Monday, May 24, 2021

جزئیات سوءقصد به جان مظفرالدین‌شاه در پاریس

 



جزئیات سوءقصد به جان مظفرالدین‌شاه در پاریس

  مردم روح سندباد را در کالبد مظفرالدین‌شاه می‌دیدند!

 

شنیدم که می‌گویند شاه ایران را کشتند. دنیا دور سرم چرخید!... هنوز از بهت آن خبر خارج نشده بودم که ... لحظه‌ای بعد با کمال خوشحالی شاه را دیدم از کالسکه پیاده می‌شود، مظفرالدین‌شاه همین که مرا دید با لحن خاصی گفت: «اعتصام‌السلطنه! نزدیک بود بی‌ دایی بشوی.».... به گفته فرانسوا سالسون [ضارب] که من با دو تا گوش‌هایم شنیدم او در آن روز اسلحه را چکیده بود منتهی کار خدا بود که به همان علت گلوله از کالیبر خارج نشود. پس این‌که می‌گویند و می‌نویسند فلان دست قاتل را گرفت و بهمان به سینه او زد مزخرف است... شرکت شاه بلافاصله پس از واقعه سوءقصد در مراسمی که قبلا تعیین شده چه انعکاسی در فرنگستان پیدا کرد بماند، همین‌قدر خوب است بدانید که این اقدام شجاعانه یک شخصیت افسانه‌ای به شاه ایران بخشیده بود و مردم پاریس روح سندباد بحری را در کالبد پادشاه کشور هزار و یک شب می‌دیدند!...

مظفرالدین‌شاه در سفر نخست خود به فرنگ که در سال ۱۲۷۹ خورشیدی انجام گرفت، هنگامی که قصد داشت از محل اقامت خود برای دیدن کارخانه چینی‌سازی به ورسای حرکت کند، در پاریس مورد سوءقصد یک فرانسوی قرار گرفت (پنج‌شنبه ۱۱ مرداد ۱۲۷۹)، اما در کمال خوش‌شانسی جان سالم به در برد. ابراهیم حکیمی که در این سفر جزو ملتزمین رکاب بوده و این ماجرا را به چشم دیده در خاطراتش ادعا کرده بود که حکیم‌الملک، عمویش، یعنی وزیر دربار مظفرالدین‌شاه به ضارب حمله کرده و مانع از شلیک به سمت شاه شده است: «ناگهان صدای تیری برخاست و به دنبال آن فریاد عمویم که با شخصی گلاویز شده بود بلند شد. همه به آن سوی متوجه شدیم.

دیدیم شخصی است به سن بیست و چند سال که پهلوی کالسکه شاه ایستاده یک دستش را به دمِ کالسکه شاه که باز بود گرفته و در دست دیگر تپانچه‌ای را روی سینه شاه گذاشته می‌خواست شلیک کند. عمویم، وزیر دربار، در کمال جلادت و قوت قلب دست او را گرفته سخت فشار داد، در نتیجه دست این جوان را از روی سینه شاه دور کرده و سر تپانچه را به هوا نگاه داشت و خودش هم برخاسته میان شاه و آن مرد که فرانسوا سالسون نامیده می‌شد حایل گردید.» (۱) اما دوستعلیخان معیرالممالک (۱۲۵۳-۱۳۴۵ خورشیدی)، نوه ناصرالدین‌شاه و خواهرزاده مظفرالدین‌شاه که اتفاقا در همین زمان در پاریس به سر می‌برد و قرار بود به درخواست شاه پشت سر کالسکه هیات ایرانی او هم روانه ورسای شود.




No comments:

Post a Comment