Thursday, November 07, 2024

برتراند راسل چرا دین مضر است

 


برتراند راسل: جهانی که من می‌شناسم

– مصاحبه‌گر: عقیدهٔ شما دربارهٔ کسانی که احساس می‌کنند به دین و مذهبی نیازمندند و بالاخره می‌خواهند بتوانند مشکلات زندگی را متحمل شوند، چیست؟

راسل: من معتقدم این اشخاص مظهر یک نوع بی‌عرضگی هستند. چنین رفتاری اگر در زمینه‌ای غیر از دین مشاهده می‌شد نتیجه‌ای جز ایجاد حقارت و نفرت نداشت. ولی، مطلب این‌جاست که این بی‌عرضگی در امری دینی به چشم می‌خورد و بدین جهت قابل ستایش جلوه می‌کند. من بی‌عرضگی را در هر مورد که باشد نمی‌ستایم.

– مصاحبه‌گر: به چه دلیل شما این طرز رفتار را بی‌عرضگی می‌نامید؟

 راسل: زیرا، از این طرز رفتار چنین بر می‌آید که بدون کمک فلان یا بهمان …انسان قادر نیست خود را آمادهٔ مبارزه زندگی کند. ما بایستی، همگی، با استفاده از وسایلی که طبیعت در اختیار ما گذاشته است در میدان زندگی از عهده مبارزه برآئیم. این جاست که مسئله شجاعت… به میان می‌آید.

– مصاحبه‌گر: آیا شما فکر می‌کنید که اگر مردم بار مسائل و مشکلات را از دوش خود برداشته و آن‌ها را به عهده خدا یا کشیش یا یک سازمان دینی واگذار کنند و بدین ترتیب خود را از مواجهه مستقیم با مسائل کنار کشند، این موضوع دلیل بر بی‌عرضگی آن‌هاست؟

 راسل: آری. اوضاع جهان را در شرایط وخیم کنونی در نظر آورید. من همیشه نامه‌هایی دریافت می‌کنم که در آن‌ها نوشته‌اند ” خدا جهان را حفظ می‌کند” ولی، با در نظر گرفتن این مسئله که خدا تا کنون هرگز چنین کاری نکرده است. نمی‌فهمم چه چیز موجب می‌شود که اینان باور کنند خداوند در آینده جهان را حفظ خواهد کرد.

– مصاحبه‌گر: آیا می‌خواهید بگوئید دین کاملن عاری از عقل و کیاست است؟ آیا شما معتقدید که انسان باید بدون اینکه چشم بدست دیگران باشد، گلیم خود را از آب به در کشد؟

 راسل: کاملاً صحیح است.

– مصاحبه‌گر: شما می‌گوئید دین برای آدم مضر است با آن‌همه، بشر همواره با سماجت و عناد کوشیده است که خود را به دینی پای‌بند سازد. در این مورد چه عقیده‌ای دارید؟

 راسل: آدم را می‌فرمایید؟ گمان نمی‌کنم. ممکن است عده‌ای باشند. این عده افسار خود را بدست عادت سپرده‌اند. سرزمین‌هایی وجود دارد که مردمش با عکاز [نوعی عصا] راه می‌روند و خوش‌شان نمی‌آید جور دیگری نقل مکان کنند. دربارهٔ دین هم همینطور است. برخی کشورها به دین عادت کرده‌اند. در مقابل ممالکی هم وجود دارد که مردمش به دین عادت ندارند. مثلن چندی قبل برای مدت یکسال در چین زندگی می‌کردم؛ و آنجا برایم مسلم شد که اصولن اهالی چین؛ یعنی چینی‌های متوسط و معمولی، پای خود را از هر نوع بند دینی آزاد ساخته‌اند. و از این لحاظ به خوشبختی و سعادت آن‌ها هم لطمه‌ای وارد نیامده است. حتی تصور می‌کنم با منظور داشتن شرایط دشوار مردم چین بازهم اهالی لا مذهب این سرزمین از مسیحیان سعادتمند ترند.

No comments:

Post a Comment