قوری چای راسل
یا قوری چای آسمانی، تمثیلی است که اولین بار توسط فیلسوف معاصر برتراند راسل بیان شد. او سعی داشت توضیح دهد اثبات فلسفی بر عهده کسی میباشد که ادعای علمی غیر قابل ابطال پذیری (unfalsifiable) را بیان میکند نه بر عهده کسانی که به آن ادعا شک میکنند (هدف او در واقع رد نظری بود که اثبات عدم وجود خدا را بر عهده شکاکان قرار میداد). راسل در مقاله ای تحت عنوان «آیا خدا وجود دارد» نوشت:
بسیاری از مسحیان بر این باور میباشند که اثبات تعصبات جزمی بر عهده شکاکان میباشند. این مساله مطمینا یک اشتباه است. اگر من بگویم بین زمین و مریخ یک قوری چای چینی حول محوری بیضوی به دور خورشید میچرخد، هیچ کس قادر نخواهد ادعای من را رد کند با این شرط که من ذکر کنم این قوری به قدری کوچک میباشد که قابل تشخیص با قویترین تلسکوپ ها نیز نمیباشد. اما اگر تا آنجا پیش بروم که بگویم چون ادعای من قابل رد نیست پس منطق بشری نیز حق شک کردن به آن را ندارد، به حق به یاوه گویی محکوم میشدم. با اینحال اگر وجود چنین قوی چایی در کتابهای باستانی تایید شده باشد، هر یک شنبه به عنوان حقیقتی مقدس تدریس شده و به ذهن کودکان در مدرسه فرو شود، شک کردن نسبت به وجود آن امری نامتعارف تلقی شده و فرد شکاک را در عصر روشنگری به روانپزشک و در دوران قدیم به دادگاه های تفتیش عقاید میفرستادند.
در سال 1958، راسل با توضیح بیشتر در مورد این تمثیل آن را دلیلی بر بی خدایی خودش میداند:
من باید خود را یک شکاک بنامم ولی از نظر عملی من یک بیخدا هستم. من فکر نمیکنم وجود خدای مسیحیان محتمل تر از وجود خدایان کوه المپیا باشد. به طور مثال، هیچ کس نمیتواند عدم وجود یک قوری چای چینی بین زمین و مریخ در حال گردش حول محوری بیضوی را اثبات کند و هیچکس در عمل به این مساله توجهی نمیکند. من فکر میکنم وجود خدای مسیحیان به اندازه وجود قوری چای نا محتمل است.
No comments:
Post a Comment