سخنان ممنوعه جرأت اندیشیدن داشته باش Dare to think Sapere aude

He who has begun has half done

Dare to be wise begin!

Horace

کسی که شروع کند 

نیمه راه را طی نموده است

جرات اندیشیدن داشته باش

شروع کن

شاعر رومی هوراس

 

روشنگری خروج انسان از صغارتی است که خود بر خویش تحمیل کرده‌است. صغارت، ناتوانی در به‌کاربردن فهمِ خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت، خودتحمیلی است اگر علت آن نه در سفیه بودن بلکه در فقدانِ عزم و شهامت در به‌کارگیری فهم خود بدون راهنمایی دیگری باشد. شعار روشنگری این است: Sapere aude «در به کارگیری فهم خود شهامت داشته باش»

روشن نگری چیست؟ امانوئل کانت

اگر واقعاً جوینده‌ی حقیقت هستید

لازم است که حداقل یک بار در زندگی‌تان، تا حد امکان، به همه چیز شک کنید.

 رنه دکارت

Our doubts are traitors,

and make us lose the good we oft might win,

by fearing to attempt.”

 William Shakespeare, Measure for Measure

تردیدهای ما خائن هستند و با ترس از تلاش، باعث می‌شوند خوبی‌هایی را که اغلب می‌توانیم به دست آوریم از دست بدهیم.

 ویلیام شکسپیر، معیار سنجش

The fundamental cause of the trouble is that in the modern world the stupid are cocksure while the intelligent are full of doubt.”

Bertrand Russell

علت اساسی مشکل این است که در دنیای مدرن، 

احمق‌ها کاملاً مطمئن هستند در حالی که باهوش‌ها سرشار از شک و تردیدند

«در تمام مسائل بشری، شک مقدس است، 

و شک اغلب اولین قدم به سوی حقیقت است

توماس جفرسون 

فکر کردن برای خود شخص 

(self-thinking)

با خواندن متفاوت است... 

فکر کردن برای خود، به معنای جستجوی یک حقیقت یا یقین جدید است

فقط نباید مصرف‌کننده افکار دیگران بود، بلکه باید جرات تولید فکر اصیل و مستقل را داشت

رتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer)

Religion is a culture of faith; science is a culture of doubt.”

 Richard P. Feynman

دین فرهنگ ایمان است؛ علم فرهنگ شک و تردید.

ریچارد پی. فاینمن

جرأت اندیشیدن با اندیشیدن تفاوت ماهوی دارد

جرأت اندیشیدن یعنی اندیشیدن درباره چیزهایی که نباید اندیشید

 و تابو محسوب میشوند

جرأت اندیشیدن دل به دریا زدن است و سینه سپر کردن در برابر سپاه جهل و خرافات 

که بقای آنها در جزمیت و جموداندیشی وعدم پذیرش دیدگاه های جدید است

اندیشیدن یک عمل خودبخودی در انسان است. 

بخش عمده ای از تفکرات ما ناخودآگاه یا خودکار است 

که با تداعی معانی یا واکنش های غریزی صورت می پذیرد 

باید این افکار را در روندی آگاهانه ذهنی و ارادی سوق داد

 و فرایندها را در کنترل خود در آورد

جرأت اندیشیدن یعنی خودبخودی نندیشیدن 

و رهایی از غل و زنجیرهای افکار موروثی که شک و تردید 

در آنها در جوامع دیکتاتوری و اسلامی گناه کبیره شمرده میشود و ارتداد

 آن چیزی که آنها آن را تفکر و اهمیت فکر کردن قلمداد میکنند

 همان اندیشیدن در چارچوب باورهای ازلی و ابدی است

جرات اندیشیدن  اراده انسانی می خواهد 

و انتخاب آگاهانه که خط قرمز نیروهای میرا محسوب میشود

 و عبور از قلمرو آن سر سبز را بر باد میدهد

چه اندیشمندانی که در طول تاریخ با به خطر انداختن جان خود توسط خرمقدسان

به صلیب و یا به آتش کشیده شدند اما دست از آرمان خود بر نداشتند

باید این دور تسلسل را شکست 

و دست و پا و روح خود را از این غل و زنجیرهای نامرئی و هزاران ساله رها کرد

مهدی یعقوبی(هیچ)

جرات اندیشیدن

 یافته های گالیله و وحشت خشک مغزان مذهبی در رویارویی با اندیشه ها نو

*****

 انتشار یافته‌های علمی گالیله در تأیید مدل کوپرنیک که کلیسا  پس از مرگش او را مرتد خواند درباره ساکن نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا گالیله از سوی کلیسا ( بخوانید آخوندهای زمانه) بازجویی و تفتیش عقاید شود

 کلیسا گالیله را در انتخاب یکی از دو راه‌ سوختن در آتش یا توبه آزاد گذاشت گالیله توبه کرد و گفت 

در هفتادمین سال زندگی‌ام، در برابر شما اربابان دین و دنیا زانو زده‌ام و درحالی‌که کتاب مقدس را در آغوش می‌فشارم اعلام می‌کنم که ادعایم بر چرخش زمین به‌ گرد خورشید، از مستی بوده و سراسر اشتباه و دروغ است

 شش سال بعد از دانشگاه و تدریس نجوم اخراج شد و تا سال‌ها مجبور بود برای نشان‌دادن وفاداری‌اش به نظریهٔ زمین‌مرکزی، مرتب در کلیسا حاضر شود

گالیله، هشتم ژانویه ۱۶۴۲، حدود صد سال پس از مرگ کوپرنیک، درگذشت