Wednesday, October 07, 2015

همه دزدند



شعر تازه ای از مهدی یعقوبی


در میهن ماتمزده ما همه دزدند
از مفتی و آخوند و به ملا همه دزدند
جنگ و جدل و وق وقشان بر سر پول است
گاوان دل مجلس شورا همه دزدند
از حاکم شرعی که دهد حکم به اعدام
تا دور و برش آنهمه سگها همه دزدند
فاسد همگی جانی و آدمکش و قاتل
از دم وزرا از سر و تا پا همه دزدند
یک عده اراذل شده اند عالم دانا
اوباش شکمباره ی رسوا همه دزدند
کردند که ایران همه را فاحشه خانه
رمال و دعا خوان و مکلا همه دزدند
با آن همه پشمی که به هر چهره که دارند
در خاک وطن صاحب فتوا همه دزدند
عمامه که یعنی همه گنداب و کثافات
وعاظ ریاکار تکایا همه دزدند
دزدند وهمه دزد و همه دزد و بدزدند 
اینجا و به آنجا و به هر جا همه دزدند
دستان یکایک همه در خون جوانان
نعلین و عباپوش مصلا همه دزدند
اصلاح طلب قاتل بالفطره جانیست
اوباش درِ دفتر آغا !؟ همه دزدند
سر دسته دزدان خود آن رهبر والاست
غارتگر و پایین و به بالا همه دزدند


مهدی یعقوبی