Friday, February 25, 2011

آیا سبزها رهبران خود موسوی و کروبی را تنها خواهند گذاشت .



چه کسی مهدی کروبی و میرحسین موسوی را آزاد خواهد کرد . وقتی رهبران جنبشی دستگیر میشوئد هواداران آن جنبش خود را به آب و آتش میزنند . خواب و خوراک را بر خود حرام میکنند .  به خیابانها میریزند و از شرف و ناموس خود که به بند و زنجیر کشیده شده است با چنگ و دندان دفاع میکنند یا حداقل در یک واکنش تدافعی مانند جنبش های جهان معاصر برای آنکه خبر را بین المللی کنند و به دادخواهی برخیزند ، بدون فرمان رهبری عده ای خودجوش خود را به آتش میکشند . اکنون این حادثه برای جنبش سبز پیش آمده است و آنها را بر سر دو راهی انتخاب قرار داه است.
میر حسین موسوی کسی بود که به هواداری او میلیونها نفر فقط در تهران به خیابانها ریختند و جنبشی عظیم را پی ریزی کردند به حدی که در دورترین نقاط جهان فریاد عدالتخواهی آنها شنیده شد و نیروهای زیادی به حمایت از آنها بر خاستند و اعجاب همگان را بر انگیخت . در داخل این خیزش مردمی لرزه بر ارکان بیت ولایت فقیه انداخت و زندگی را بر آنها تلخ کرد . کروبی هم همینطور . آنها دوشادوش هم برای پس گرفتن حق خود سیل دروغ و افترا که ذاتی این نظام ضد انسانی است و حتی چوب و چماق را به جان خریدند و قول دادند که تا پس گرفتن حقوق خود که حقوق ملتش نام نهادند تا آخرین قطره خون خود دفاع میکنند 

خبرهای ضد و نقیضی  از دیروز بگوشها میرسد . بعضی ها میگویند که آنها را با تدابیر شدید امنیتی بوسیله تیمهای اطلاعاتی و امنیتی سازمان اطلاعات سپاه به زندانی در دماوند که در 45 متری زیر زمین قرار دارد و بوسیله آسانسور تردد به داخل آن ممکن است با ضرب و شتم وحشیانه با سر و روی خونین منتقل کردند . از سوی دیگر فرزندانشان از حصر خانگی آنها خبرهایی هولناک میدهند .
حصر خانگی  هزینه کمتری برای رژیم دارد ، چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ امنیتی . با این عمل ولایت مطلقه فقیه بی سر و صدا و با پنبه آنها را سر میبرد و با کارهای ضد انگیزه ای و خواباندن توفانهای پر تلاطم جنبش ، فرجه بقا برای خود میخرد و پس از آن به سرکوب هر چه بیشتر روی می آورد . این مسلم است که رژیم هرگز آنها را محاکمه علنی نخواهد کرد . محاکمه علنی و دادگاه مردمی مانند آنچه کروبی در مورد گلسرخی گفت ممکن نیست . محاکمه همان و نابودی نظام همان . این را هر کسی که الفبای سیاست را بداند بخوبی می فهمد .
ولایت مطلقه اکنون طعمه های چرب و نرمی در مصر و تونس و بحرین و دیگر کشورهای عربی که بر علیه حاکمان خود بر خواسته اند دارد . یعنی گسترش اختاپوس بنیادگرایی در آن کشورها تا رویای سیاه امپراطوری اسلامی را به منصه ظهور برساند . بدینجهت با تمام قوا بر این است که سر جنبش سبز را بهر صورتی که ممکن است خفه کند و بدنه اش را در دنیای مجازی عقب براند ، یعنی یک سری از روشنفکرانی که هیاهو میکنند و بیانیه در میکنند و جرات به میدان آمدن ندارند .

بهر حال هم اکنون جنبش سبز در آستانه یک آزمایش تاریخی قرار دارد . مساله بودن و نبودن آنهاست . اگر در این شرایط دست روی دست بگذراند و سکوت پیشه کنند ، دچار لعن و نفرین آیندگان قرار خواهند گرفت که در شرایط سخت سمبل خود را که آرزوهایشان در سخنان و حرکات او متبلور میشد تنها گذاشتند . سه شنبه 10 اسفند یک آزمون بزرگی است که سبزها باید قدرت خود را به دشمن مردم ایران نشان دهند . کار و درس و مشق خود را کنار بگذارند و فریاد آزادی سر دهند . بی شک رژیم تا به دندان مسلح هم بیکار نخواهد نشست و به آنها به وحشیانه ترین صورتی چنگ و دندان نشان خواهد داد و حتی راهپیمایی سکوت آنها را شنیعانه به خون خواهد کشید . 
اگر « سبزها » بتوانند در سه شنبه برای دفاع از شرف خود به میدان بیایند . نشان خواهند داد که جنبش آنها بسته به یک فرد نیست حتی اگر در نقطه رهبری  باشد .  بلکه عزم و اراده آنها را در گرفتن حقوق خود بیشتر میکند و دشمن مردم خواهد دانست که با نیست و نابود کردن و یا حصر و به زندان انداختن ، خودش را در دیدگاه مردم ایران خوار و ذلیل خواهد کرد ، چرا که آنها یک عقیده و منطق میباشند که با سرکوب و اعدام نه تنها پایان نمی پذیرند بلکه گسترش خواهند یافت . بی شک اگر آنها این دور تسلسل را بشکنند ، جنبشی خواهند بود که اگر آنها را هزار هزار قتل عام کنند باز به کوچه و خیابانها خواهند ریخت و عمود نظام را بر سرش خراب خواهند کرد . 
آیا سبزها رهبران خود را تنها خواهند گذاشت و به لعن و نفرین آیندگان دچار خواهند گشت یا سکوت سنگین تاریکخانه ولایت را با فریادهای خود خواهند شکست و با افتخار 
بپا بر خواهند خواست .  روز سه شنبه یک فرصت و آوردگاه تاریخی است . سکوت و سازش یا خیزش دلاورانه مردمی که میدانها را خالی نخواهند کرد و پرچم ها را به زمین نخواهند انداخت . 

No comments:

Post a Comment