طنز انتخابات

 شهرداری شهر قم برای تشویق مردم در انتخابات ریاست جمهوری  یک سطل زباله را به عنوان صندوق رای در  یکی از خیابانها به نمایش گداشته است

آخوند - یا الله 

راننده -  سلام و علیکم

آخوند - جنب مسجد انتهای خیابون

راننده - عبادت قبول ، برا ما هم دعا کنین

آخوند - عزیزم من برا زیارت میارت نمیرم  در حوالی مسجد برا یه امر خیر میرم

راننده  - ( پا میشود و او را میبوسد ) - اولاد پیغمبر منو ببخشین که جسارت کردم

آخوند - سنت النبی برادر ، سنت النبی باید به داد این جوونا رسید وگرنه فساد زمین و زمونو میگیره و دنیا کن فیکون میشه ، مگه زلزله های پشت سر هم رو نمی بینی

راننده - بزار این خواهرو سوار کنم  اول صبحی خدا رو خوش نمی آد ، البته اگه پول دربستو بدین سوارش نمیکنم

آخوند - نه سوارش کن ، طفلکی یه جوون محصله 

راننده - کجا  

دختر - مستقیم  انتهای خیابون

راننده - سوار شو خواهر ( رو به آخوند )  شنیدین یه دلار 4 هزار تومن  شده

آخوند - من به مسائل مادی کاری ندارم ، فرقی ندارد ده تومن باشه یا ده هزار تومن 

آخرت مهمه ، بقول امام دنیا و زرق و برق هاش برام از عطسه بز هم کمتر ارزش داره  .  اقتصاد مال خره خر برادر

راننده - درسته که آقا گفتند که نمی دونن رئیس جمهور آینده کیه

آخوند -  حتمن میدونن اما فروتنی آقا باعث میشه که با امت اینطور صحبت کنه ، آقا با علوم غیبیه حتی از راز ظهور و زمان دقیقش خبرداره چه برسه این امور دسته چندم 

راننده تاکسی : عجب اگه آقا میدونن  پس این نامزدهای انتخاباتی چرا ورجه ورجه میکنن و هی داد قال راه میندازن .

آخوند - برای گرم کردن تنور انتخاباته تا مردم تو این هیر و بیر تحریم یه خورده به هم بپرن و گرونی ها رو فراموش کنن . پسرم ما امت در برابر ولایت فقیه مثل گاو گوسفندا   برابر چوپانیم ، هر چی گفت ما باید مع مع یا عرعر کنیم .  فک نکنی این حرفا رو از خودم میگما ، همه از ریز تا درشتش تو احادیث و روایات اومده .

راننده تاکسی - فک میکنی چه کسی برنده میشه از جناح اصول گرا  یا اصلاح طلب

آخوند - تو هم ما رو گرفتی ها ، این هر دو گروه اسهال طلب و فضول گرا تخم چپ و راست نظام منظورم نایب امام زمان آقا خامنه ای اند

راننده - پس آقا صاحب این تخماس  ( رادیو را روشن میکند و گوینده میگوید ) -
فرماندار تهران اعلام کرد که  آراء انتخابات ریاست جمهوری ظرف 7 ساعت  شمارش می شود و از این بابت ایران رتبه نخست را در دهه دوم قرن بیست و یکم با استعانت از نایب امام زمان از آن خود میکند این موضوع می تواند زمینه حضور حداکثری مردم در انتخابات را فراهم آورد و از اتلاف وقت مردم جلوگیری کند

آخوند - خاموش کن این لعنتی رو مملکتی که ولایت فقیه داره شمارش آرا دیگه چه معنی داره . مگه ما مث غربی های کافر بالله هسیم ، نتایج آرا از قبل معلوم و مهر و موم شده تو اندورنی آقاس .

راننده - فک کنم ستون پنجم استکبار تو رادیو و تلویزیونه ، نسناس

آخوند - برادر  یه خواهر اینجاس ، دهانتو آب بکش و اینهمه کس شعر نگو ، عجله دارم  باید امر مهمی رو به انجام برسونم 

راننده - خلاصه من که فک میکنم آقای ولایتی انتخاب بشه

آخوند - اون که هر رو از بر تشخیص نمیده و یه روده راس تو شکمش نیس

راننده - پس اون سردار جنگ 

آخوند - اگه کلاغ جراح بود ماتخت خودشو بخیه میزد ، هر کدوم از اینا کونشون گهیه من اینا رو میشناسم چه جونورایی هسن ، بعد از هفت کره ادعای بکارت میکنن ،  برادر اینهمه پا تو کفشم نکن و رو اعصابم راه نرو تندتر عجله کن 

راننده - آخه چراغ قرمزه 

آخوند - به درک که چراغ قرمز پای اسلام در میونه در ثانی اینجا من دستور میدم 

راننده -  ( چراغ قرمز را رد میکند )  من از طلبه های با حال که عشق لاتی داشته باشن خوشم میاد 

آخوند - طلبه چیه جناب ، من تا چن سال دیگه رساله مینوسم 

راننده - مزاح کردم من از همان لحظه اول که قیافه نورانی تونو دیدم بخودم گفتم که این آقا باید از اجداد ائمه اطهار باشه
همشیره ببخشید که سرتونو درد آوردم و چک و چانه ام گرم شده

آخوند - ( نیم نگاهی شهوانی از پشت عینک به دختر میکند و آیه ای میخواند )  - خواهر شما متاهلید یا خدای ناکرده مجرد حقیر  هزار تا دختر کور و یکروزه  شوهر میده .

دختر - من دانشجوم و هنوز وقت دارم 

آخوند - خدا رو شکر که امام راحل از همون دمی که  با پای مبارکشون به این مملکت اومدن ضعیفه ها هم به حق و حقوقشون رسیدن و هم ماشالله ماشالله باحجاب و اهل کتاب شدن ، نمی دونین در زمان طاغوت چه بی بند وباری و بی حجابی بود  . در همین خیابونا دخترا با دامنی که چند وجب بالای زانوشون بود و پیراهنای چسبان که از شدت تنگی میخواست از فشار پستان درشت و شهوانی شان پاره بشه در برابر جشم نامحرم قدم میزدند و ناز و عشوه  میفروختند و لب و لوچه های آدمای مث من که از عبادت پینه رو پیشونیم بسته بود  آب می انداختند ، خدایا صد هزار مرتبه تو رو شکر ، نمی دونین تو شهرنو چه بلشویی بود ، برا شندر قاز اون تن مرمرین و نازنینشونو بدون رعایت شرعیات نه تنها در معرض دید که در معرض کس و ناکس قرار میدادن  ... استغفرالله ، خودم با همین چشمای خودم میدیدم ، شما سن و سالتون قد نمیده
راننده - ( با تعجب از کلماتی که او گفت دهانش باز می شود و نگاهش میکند ) - یعنی میگین لباسای کشدار شان اونقد تنگ بود که ... آه خدایا چه جهنمی بود .   مگه در اون زمون گشت ارشاد و امر معروف نبود . 

آخوند - فساد فساد فساد بود

راننده - ببخشیدا میگما شما هم تو روزنامه ها خوندین یا از تلویزیون دیدین که دولت ترکیه عده ای از دخترون ایرونی را که تو پوشش روسپی و فاحشه گری اطلاعات جمع میکردن دستگیر کردن ، مگه میشه دخترای گل مملکتو بندازیم تو بغل اون غریبه ها و اونو ... آبروی اسلام و مسلمین و ...

آخوند - بچه کجای کاری حفظ نظام از اوجب واجباته ، از جان امام زمان هم واجب تره ، از پیشکش کردن دختران باکره به این شیخای عرب تا تجاوز و شکنجه در زندانها . اگه نباشه که این فتنه گرا یه روز نمی زاران ما زنده بمونیم . شما چی میگین خواهر 

دختر - نمی دونم بخدا چی بگم ، من فقط دیرم شده 

آخوند - خدا رو شکر ، قیافه و رنگ و روی زیبا تون نشون میده که شما  از اون ضعیفه هایی نیستین که قر میدن و میرن دانشگاه و حرف شوهراشونو پشت گوش میندازن زن باید تو خونه بمونه مثل سید النساء العامین به خواست های مرد برسه .  اصلن کی گفته که محرم و نامحرم اونو تو سن جوونی که طوفان شهوت در رگ و روحشون میجوشه تو یک کلاس و تو یه دانشگاه باشن ، این توهین به مقدساته ، حرمت شکنیه

دختر - شما که همین الان گفتین که امام اومده و روز و روزگار زنا بهتر شده ، مگه تو سایت ها و روزنامه هم نمی خونین سن فحشا تو این مملکت امام زمون به 9 و 10 سالگی رسیده . مث نقل و نبات معتاد ها تو کوچه و خیابون ولوند .

آخوند - حالا بخود نگیرن دخترم  ، الهی که بنده حقیر قربان قر و قمیش ابروهاتون تو حال عصبانی شدن برود ، منظورم حجاب بوده نه قرتی بازی و با نامحرما تو یه کلاس نشستن و از خانه داری غافل شدن ، اگه اینجوری بود که ضعیفه در زمون طاغوت بیشتر ارج و قرب داشت 

راننده - برادر سخت نگیر ، سکته میکنی ها ، حاج آقا شما که متخصص کارهای خیر و به وصلت رسوندن جوونا هستین ، نباد با یه دو کلاوم از کوره در رین و خونتونو کثیف کنین

آخوند - خدا از من حفاظت میکنه

راننده - اونو که میدونم ، منظورم بیماری ایدزه که اگه مبتلا بشین حتی استغفرالله خدا هم نمی تونه درمون کنه ، مگه تو روزنومه ها نمی بینین ، بیشترین آمار این مریضی رو شهر قم داره ، اونم شهر مقدسی که یه بی حجاب در اونجا پیدا نمی شه 

آخوند - بله که پیدا نمی شه ، نه معتاد نه فسق و فجور و منهیات و 

راننده - یعنی میگی این آخوندهایی که تو حوزه علمیه این بیماری رو گرفتن از سر و کول هم پایین میرن و همجنسگران

آخوند - ( موبایلش را بر میدارد و میخواهد  زنگ بزند ) 

راننده - ( خیال میکند او میخواهد به نیروهای امنیتی و نظامی زنگ بزند ) بخدا من منظوری نداشتم ، من خودم بازمانده دوران جنگم ، چند سالم تو خرمشهر جنگیدم ، برادرم هم شهید شده ، حالا برا یه لقمه نون 18 ساعت شبانه روز مث سگ اینجا و اونجا با این ماشین قراضه می دوم

آخوند - میخوام به بنگاه زنگ بزنم بگم که دلواپس نباشند چند دقیقه ای دیر میکنم  ، ببخشید خواهر جان دانشجو شما تک و تنها زندگی میکنی ، و احساس تنهایی میکنی 

دختر - منظورتونو نمی فهمم ، من مشغول درس و مشقم و گرفتن لیسانس و ادامه تحصیل در خارجم

آخوند - منظوری که نداشتم ، یعنی منظورمو که خودت میدونی ،  والله در غرب کافر و در درس و مشق و دانشگاه رفتن هیچ خبری نیست ، مگه تحریرالوسیله امامو نخوندی که میگه حتی دختر شیرخواره 

دختر - زمونه عوض شده اون مربوط به عهد بوقه ، امروز باید فکر مدرن داشت
آخوند - یعنی میگین زبانم لال امام راحل غلط کرد 

دختر - اختیار دارین ، خودتون حرف تو دهانم میزارین

راننده -- میگم هر چی باشه ، دیگه فسق و فجور قبل از انقلاب در این مملکت پیدا نمیشه ، منظورم اینه که همه چیز شرعی شده و گناه ها پاک

آخوند - کجای کاری جوون ، یه تک پا برو تو پارک ها جوونا تو شیشه ماءالشعیر عرق سگی میریزن و زهر مار میکنن ، گشت ارشادم که  استغفرالله یکی از یکی مادر قحبه تر ، همین پسر کوچیکم که دهنش بوی شیر میده  دیروز فهمیدم  که شبا که برا نماز جماعت میرم مسجد میره با دختری که یه ماه به عقد موقتم در آوردم  جماع میکنه ، آقا کسی که با مادرش زنا کنه ببین با بقیه چها میکنه ، بزرگتر هم که بشه میره نامزد ریاست جمهوری میشه ، مگه اینها که نامزد شدند بهترن بخدا نه ،  گفتم که دهان سگمو واز نکن ، بخدا آخر زمون شده ، همه اینا نشانه های ظهوره ، منو جلو او بنگاه صیغه پیاده کن

( پیاده میشود و بدون آنکه کرایه را بپردازد عبا و عمامه اش را درست می کند و میرود راننده فریاد میزد برادر کرایه و آخوند شماره موبایلش را میگیرد و راننده دوباره فکر میکند که او میخواهد به نیروی انتظامی زنگ بزند و چند فحش میدهد و گاز میدهد )

« مهدی یعقوبی »