در این گزارش از خرید و فروش دختران که به برکت جمهوری اسلامی آمار آن بصورت تصاعدی بالا میرود و ازدواج دختران کم سن و سال با مردان مسن که علمای اعلام و شریعت اسلام آن را ترویج میکنند سخنی به میان نیاورده است . با این چنین آمار و ارقام حتی در روزنامه های حکومتی وحشتناک و باور نکردنی است .
******
۵۰هزار ازدواج ثبتشده زیر ۱۵سال
چند هزار ازدواج ثبتنشده
هفته گذشته بود که براساس آمار ۹ ماه اول سازمان ثبتاحوال ایران سال ۹۲، اعلام شد بیش از پنجدرصد زنانی که در این مدت ازدواج کردهاند کمتر از ۱۵سال سن داشتهاند یعنی ۳۰ هزار نفر.
حالا اما این سازمان، ویژهنامه تحلیلیای را منتشر کرده که آمار ازدواج و طلاق در کل سال ۹۲ در آن آمده و براساس آن حدود ۵۰هزار نفر از زنانی که در این سال ازدواج کردهاند، کمتر از ۱۵سال و سن حدود ۲۵۰هزار نفر از این زنان، بین ۱۵ تا ۱۹سال بوده است. توزیع سنی ازدواجهای ثبتشده سال ۹۲ نشان میدهد که ۱۲۹هزار و ۷۸۰ رویداد ازدواج، بین مردان ۲۰ تا ۲۴سال با زنان ۱۵ تا ۱۹ساله اتفاق افتاده است.
اینها اما آماری از این ازدواجهاست که ثبت شده و ازدواجهای دختران و پسرانی را که زیر ۱۵سال دارند و ازدواج میکنند اما ازدواجشان هیچ جا ثبت نمیشود در بر نمیگیرد. حالا تعداد زیادی از دخترانی مانند نگین و فرشته و مائده هستند که ازدواج میکنند اما هیچ تلاشی برای ثبت آن ندارند: به یک دلیل؛ آنها شناسنامه ندارند. «طراوت مظفریان»، مدیر طرح مادرانه جمعیت امام علی(ع) درباره این ازدواجها میگوید: «آنها ازدواجهایشان را ثبت نمیکنند چون بیشترشان شناسنامه ندارند چون ازدواجهای پدر و مادرشان هم ثبت نشده است. آنها کودکان «بی» هستند؛ بیشناسنامه، بیغذا، بیکتاب. از طرف دیگر خانههای این بچهها کوچک است مثلا دو در دو متر یا ۱۲ متر و به همین دلیل آنها از بچگی همه چیز را از نزدیک میبینند. روابط پدر و مادرهایشان و بقیه مسائل را؛ چون پدر و مادرهای آنها اکثرا معتادند و بدون مقدمه رابطه جنسی برقرار میکنند و بچهها از نزدیک همه چیز را میبینند. بچهها اوایلش خیلی میترسند و این در روحیهشان خیلی اثر بدی میگذارد، بعدها اما کمکم میفهمند که این یک اتفاق دیگری است. به همین دلیل است که آنها زود به بلوغ جنسی میرسند. مثلا ما میبینیم که حرفهایی میزنند که آدم باورش نمیشود. از طرف دیگر در میان خانوادههای این کودکان، فرهنگ تجاوز وجود دارد. تجاوز، اتفاقی است که ممکن است از ۵سالگی برایشان بیفتد، بزرگترها به آنها تجاوز میکنند و با این موضوع آشنا هستند. این موارد هم فقط مربوط به کودکان محلههای شوش و دروازه غار نیست؛ اطراف شهرری خیلی از دختران در سن ۱۲سالگی ازدواج میکنند. مثلا موردی را داشتهایم که در ۱۴سالگی زایمان کردهاند.» مظفریان از شرایط پزشکی زنان کوچکی میگوید که بعد از زایمان دچار مشکل میشوند: «رشد استخوانهای لگن خاصره دختران نوجوان هنوز تکمیل و نهایی نشده است و تا ۱۸سالگی به بزرگترین اندازه خود نمیرسد. همین مسأله در مادران کوچک باعث میشود تا جنین هم فضای کافی برای رشد نداشته باشد و اصولا نوزادان آنها بسیار کموزن و کوچک متولد میشوند. در بسیاری از مواقع هم نمیتوانند بهطور طبیعی زایمان کنند و باید حتما تحت عمل سزارین قرار بگیرند. احتمال مرگ نوزادان متولد شده از مادران نوجوان بسیار بیشتر از مادران بالغ و بالای ۲۰سال است.»او اینها را میگوید و «محیا واحدی»، مدیر خانه علم دروازهغار حرفهایش را ادامه میدهد: «این بچهها میخواهند زودتر از این شرایط فرار کنند، خانوادهها هم از بچگی در گوش بچهها میخوانند که باید ازدواج کنی. آنها هم فکر میکنند بهتر است ازدواج کنند تا درس بخوانند. ادبیاتشان جنسی است و بلوغ زودرس دارند. آنها مدرسه هم نمیروند، هیچ آیندهای برای آنها تعریف نشده. این بچهها اکثرا دچار افسردگی میشوند. فقط هم دخترها نیستند؛ این فرهنگ برای پسرها هم وجود دارد. مثلا پیمان پسری ۱۳ساله است و میگوید خانوادهاش به او میگویند تو دیگر خیلی داری بیکار میگردی و وقت زن گرفتنت است. آنها به این بچه میگویند برو ازدواج کن.»
فرشته، سیما، آرزو و دوستهایشان، بیهویتند. بچههایشان هم. پدر و مادرهایشان هم بیهویت بودند. آنها ۱۳ساله، ۴۰ساله میشوند؛ شکمهایشان از بچه پر و خالی میشود و این داستان ادامه دارد.
منبع:روزنامه شهروند