Friday, June 30, 2017

67 - داستانی از مهدی یعقوبی



انگار خاک مرده بر شهرها پاشیده بودند . همه جا بوی تابوت و سیاهی میداد . خاموشی بالهای تاریکش را بر بام خانه ها گسترده بود . تار و سنتورها شکسته در سینه خیابانها ،  و آوازها و ترانه ها سر بریده شده بودند . دیگر آن جنب و جوش های جوانان نشریه فروش در گوشه و کنار ها شنیده نمی شد . مردم در پستوی خاموشی بیتوته کرده بودند و بوف کور یاس آرام آرام راهش را در رگان افسرده  آنان باز