Tuesday, January 28, 2020

عاشقانه ها - مهدی یعقوبی



عاشقانه 51
 
عشق شاید که چکاوک باشد
در سحرگاه شکفتن لب رود
نم نم بارانی

پشت یک خاطره رازآلود

عشق شاید شاید
که طلوع گل سرخی به میان دو عدم
ناگهانی باشد
برکه ای رویایی
یا که آرامش یک جرعه شفاف سکوت
در شب وهم اندود


عشق شاید شاید
نقشی از آینه در آینه یا پرتوی از گستره سبز تخیل باشد
سایه هایی از نور
در پس شاخه بید
و شکوهی رنگین
به شب پر تردید

عشق چشمان پر از راز تو بود
که در آن نکهت جادویی صبح
مات و مبهوتم کرد
و پرم داد به اوج

من قناری شده بودم ناگاه
از پس میله تنگ
بر سر شاخه ماه

 پس از آن لحظه ناب
پر کشیدند که از بام سر خانه من
ابرهای تاریک
و چه خورشید پس پنجره ام
شد به چشمم  نزدیک

ساعت پنج غروب
لحظه ای مانده به خواب گل یاس
چشم راز آلودت
که گرفتارم کرد
تو به یک خنده  که از کوچه گذشتی اما
عشق تو تا به ابد
در دل توفانها
زیر آوارم کرد


ادامه شعر 

  

No comments:

Post a Comment