در سحرگاه شبی تیره و تار
اندکی مانده به بیداری نیلوفرها
بر سر گندمزار
دل من عاشق شد
تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است - مهدی یعقوبی (هیچ)
در سحرگاه شبی تیره و تار
اندکی مانده به بیداری نیلوفرها
بر سر گندمزار
دل من عاشق شد
قوری چای راسل
یا قوری چای آسمانی، تمثیلی است که اولین بار توسط فیلسوف معاصر برتراند راسل بیان شد. او سعی داشت توضیح دهد اثبات فلسفی بر عهده کسی میباشد که ادعای علمی غیر قابل ابطال پذیری (unfalsifiable) را بیان میکند نه بر عهده کسانی که به آن ادعا شک میکنند (هدف او در واقع رد نظری بود که اثبات عدم وجود خدا را بر عهده شکاکان قرار میداد). راسل در مقاله ای تحت عنوان «آیا خدا وجود دارد» نوشت:
I'm not an atheist, and I don't think I can call myself a pantheist
Albert Einstein
من یک آتئیست نیستم و فکر نمیکنم بتوانم خودم را پانتئیست بنامم
آلبرت اینشتین
G.S. Viereck, Glimpses of the Great (Macaulay, New York 1936) p.186; Jammer, p.48.
هر کس که فکر میکند تقدیر
آینده اش را تعیین کرده است
در حقیقت به ضعف اراده خویش اعتراف کرده است
ماکس پلانگ پدر فیزیک کوانتوم
طایفهٔ دزدانِ عرب بر سرِ کوهی نشسته بودند و منفذِ کاروان بسته، و رعیّتِ بُلْدان از مَکایدِ ایشان مرعوب و لشکرِ سلطان مغلوب. بهحکمِ آنکه مَلاذی مَنیع از قلّهٔ کوهی گرفته بودند و مَلجأ و مأوای خود ساخته. مدبّرانِ ممالک آن طرف در دفعِ مضرّت ایشان مشاورت همیکردند که اگر این طایفه هم برین نَسَق روزگاری مداومت نمایند مقاومت ممتنع گردد.