Saturday, October 06, 2012

تنها راهکار خروج از بحران ارزی سرنگونی است




سونامی مهیبی که در بازار ارزی ایران در تلاطم است  ویرانی عظیمی را در همه ابعاد زندگی مردم ببار آورده است  .
این توفان بر خلاف نظرات علمای اعلام که در عهد بوق زندگی میکنند نتیجه قضا و قدر و سرپیچی از فرامین نایب امام زمان نیست ، بلکه ریشه در کلیت این رژیم عقب مانده و ارتجاعی  دارد . رژیمی که دورانش گذشته است  و قادر نیست معضلات جامعه را حل و فصل کند و بصورت جبری و ناگزیر باید در زباله دانی تاریخ ریخته شود .

نظامی که در سال گذشته از خیزش 99 درصدی ها و تسخیر وال استریت با دمش گردو میشکست و میگفت که غرب به بن بست رسیده است و دوران بیداری امپراطوری خونین اسلامی در جهان فرا رسیده است ، اکنون همان توفان و همان شتر در ابعادی بسا مهیب تر بر در خانه اش نشسته است و تمامیتش را در معرض تهدید قرار داده است . 

ائمه کودن در این هفته در تریبونهای نماز جمعه به دلیل اختلافاتی که آنها را از درون شقه شقه میکند و روند سرنگونی را تسریع ،  با تاکتیک فرار به جلو و خاک پاشیدن به چشم مردم خواستند با یک تیر دو نشان بزنند و تمامی کاسه و کوزه ها را به گردن احمدی نژاد و برنامه ریزی های غلط انداختند تا ریش و پشم ولایت فقیه و تمامیت رژیم را از این همه بدبختی مبرا کنند .


امام جمعه اصفهان طباطبایی نژاد که دروغگویی در ذاتش نهفته است  اعتصاب بازاریان را نتیجه حرف های نامربوط رئیس جمهور ورسانه های گروهی در مورد گرانی دانست . این حجت الاسلام حتی سم خود را از مرزهای معمول فراتر گذاشته و شیهه کشید که احمدی نژاد خیال میکند که مردم مشتی نادان و « هالو » هستند .
او علت بحران اقتصادی را در مانند بازی شطرنج دانست ( همان شطرنجی که بسیاری از مراجع آن را حرام میدانند ) که اگر خوب مهره ها را نچینند کیش و مات خواهند شد .

بنظر میرسد که حجت اسلام طباطبایی نژاد با این فرافکنی ها هنوز فکر میکند که در دوران صدر اسلام زندگی میکند و اقتصاد دوران بادیه نشینی بر جامعه حاکم است ، اگر چه مردم به شوخی و یا جدی پول نظام ولایی را با پشکل و پهن مقایسه میکنند .

تا جایی که به فقر و ناداری و فشار اقتصادی بر میگردد این آخوندها ککشان هم نمی گزد چرا که بقول امام راحل شان اقتصاد مال خر است ، بر عکس آنها این فقر و فاقه را از علائم ظهور میدانند و از مردم میخواهند که توبه کنند و سر بر آستان نایب امام زمان بسایند تا دردهای بیدرمانش شفا یابد .
اما در طرف دیگر طیف که آن را با ماسک و جادو و جنبل آخوندی می پوشانند ترس و وحشتشان از خیزش گرسنگان است . همان گرسنگانی که عمامه هایشان را بر گردنهایش گره خواهند زد و بر تیرهای برق آویزانشان خواهند کرد .
این آخوندها پیامدهای خطرناک این فقر و فلاکت را با شم غریزی خود حس میکنند و بر این اساس با تزریق واکسن سعی میکنند تا تورم را در شیب سقوط  قرار دهند و چند روزی مردم را ساکت کنند اما این شیب سقوط از آنجا که غیر مولد و عاجز از درمان ریشه دردهاست ، بعد از مدت کوتاهی دوباره بصورت تصاعدی رو به صعوط میرود و ره آوردش جز برآمدهای اجتماعی نیست . چرا که سیاست و اقتصاد تاثیر بلافصل و متقابلی بر هم دارند . وقتی که دولتی بی ثبات باشد اقتصاد آن نیز بی ثبات خواهد بود و نرخ ارز در در یک دور تسلسل همیشگی در تلاطم و نوسان قرار میگیرد  .
این تاثیرات کمی در مرحله ای به خط قرمز میرسد و باعث شورش های اجتماعی و در نهایت انقلاب میشود .
در کشور ما که اقتصادش تک پایه و بر نفت و سیاستش بر شالوده سرکوب متکی است این پارامترها بیشتر صدق میکند .
وقتی که آمریکا بانک مرکزی ایران را تحریم کرد با همه اولدرم بولدرم و لاف و گزاف حاکمان مبنی بر اینکه ما از این تحریم ها قوی تر خواهیم شد ناگهان نرخ ارز سر به آسمان زد و ائمه جماعات سرشکسته و دست از پا درازتر اقتصاد اشکنه ای را پیشنهاد کردند همان اقتصادی که درظرف چند دقیقه تبدیل به جوک و ورد زبان مردم شد .

 کمیسیون اقتصادی هیات دولت  در گزارش محرمانه خود درچند هفته گذشته از اتمام ذخایر ارضی در شش ماه آینده خبر داده بود و نرخ واقعی برابری ارزش دلار را با ریال نیز به ازای هر دلار 6700 تومان برآورد کرده بود . همان واقعیتی که محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی آن را دروغ و دونگ و توطئه های استکباری دانست و تعطیلات 5 روزه به مناسبت برگزاری اجلاس سران عدم تعهد و حرفهای دهان به دهان خریداران بازار بزرگ تهران و فروشندگان صنف های مختلف در سراسر کشور دانست و قول داد که در ظرف چند روز آینده قیمت دلار کاهش پیدا خواهد کرد .
و اما امروز میبینیم که آن خبرها نه تنها شایعه و توطئه استکبار و جنگ روانی  نبوده است بلکه از گستره امکان به قلمرو واقعیت در آمده و حتی مرز 4000 را طی کرده است و به صورت مستقیم بر سطح قیمت ها اثر گذاشته است و حتی طبقات متوسط را تحت فشار شدید اقتصادی قرار داده و آنها را در اردوی گرسنگان انداخنه است .
از سوی دیگر در جنب این تحلیل های ولایی بعضی از رفرمیستهای که خود را اپوزیسیون هم نامیده اند  فاکتورهای  مختلف ساختاری   در مورد تورم در اقتصاد ایران نام میبرند و بعد از بحث های غلاظ و شداد در باره مکانیزم بحران ارزی ، فرایند رهایی از آن  را در اصلاح  اقتصاد کشور میدانند .
فی المثل :

 اتخاذ صحیح سیاست های پولی  و استقلال بانک مرکزی برای پیش برد سیاست های پولی .
 کم کردن حجم نقدینگی و کوتاه کردن دست دولت از استقراض از بانک مرکزی  .
  مدیریت ارزی .
نقطه پایان گذاشتن بر افزایش بی رویه حامل های انرژی که دولت رل اصلی را در آن با دادن یارانه های صنعتی و صنفی داشته اشت و...

این تحلیل های اقتصادی که بیشتر از آیت الله بی بی سی و رادیو و تلویزیون آمریکا به بیرون تراوش میکند همه و همه به دنبال یک هدف هستند حفظ نظام و یا جاده صاف کردن برای یک آلترناتیو استعماری تا دوباره مردم را از چاله به چاه بیندازند و خمینی دیگری البته با کروات بر سر کار بیاورند .
آنها خوب میدانند که این رژیم مفری برای برون رفت از اینهمه تضادهای لاینحل ندارد و با اینهمه معضلات حتی مسکن ها به ضدش بدل خواهد شد و بازده معکوس ببار می آورد برای همین یک عده کارشناس استخدام کرده اند تا حداقل انقلاب ایران را از مسیر استقلال و آزادیخواهانه و برابری طلبانه منحرف کنند و از آب گل آلود ماهی بگیرند . 

آیا آنها در توطئه هایشان موفق خواهند شد ؟ این پارامترها بستگی به درجه سازمانیافتگی و تشکل و و آگاهی مردم ایران در خیزشی که بی شک در پیش است  دارد . 

به هر حال خیزش مردمی از مرحله رفرمیستی سبزهای اسهال طلب عبور کرده است و به فاز بالا بلندتری رسیده است و از این نظر جای امیدواری است که مردم ایران به هدف های آزادیخواهانه خود نزدیکتر شده اند و باید این راه دشوار را با سرسختی و اراده و آگاهی بیشتر به پیش ببرند .


کاریکاتور از مجله اکونومیست