Friday, February 11, 2011

فراخوان سبزها در 25 بهمن ، خشم شدید حجت الاسلام ملاحسنی را بر انگیخت



بدنبال فراخوان فتنه گران سبز برای راهپیمایی در 25 بهمن  و راه اندازی غائله ای دیگر در راستای منافع صهیونیسم جهانی  ، خبرنگار ما مصاحبه ای کشاف و شداد و غلاظ  با حجت الاسلام ملاحسنی ترتیب دادند . همانطور که شما خوانندگان اطلاع دارید و این خبر مثل توپ در جهان صدا کرده است  ، نام آق ملا حسنی در فهرست مشاهیر و مفاخر جهان اسلام در رکوردهای کتاب گینس ثبت  شده است . 
قبل از شروع مصاحبه قابل به ذکر است که  کتاب خاطرات ملاحسنی که اخیرا به چاپ بیست و هفتم رسیده ، در شرح زندگانی اش آمده است : « من در دویست متری می ایستادم و با تفنگم  سیبهایی را که روی سر ضعیفه هایم که یکی دو تا نبودند میگذاشتم نشانه میرفتم و درست به هدف میزدم ، سه تا از زنهایم به همین خاطر  زهره ترک شده و در جا سکته کردند . من عادتم بود که زنهایم را در هر جمعه بجای سیبل برای تمرین تیر اندازی مورد استفاده قرار دهم ، آنهم در زمان طاغوت ، ، حتی برای این عمل چند بار به زندان رفته ام » .

سئوال یک - نظرتان در باره غائله 25 بهمن ماه ، روز خشم  که  احزاب و سازمانها ، گروهها ،  شخصیتها و صدها انجمن فراخوان دادند و گفتند که دیکتاتور ها باید بروند چیست . 
 جواب : « در صدر اسلام نیز این فراخوانها را از طریق رسانه های عمومی و رادیو و تلویزیونها میدادند ؛ توجه کنید که در آن زمان اینترنت نبود تا فیلتر کنند  اما ، حضور مداوم بسیجی ها و امدادهای غیبی مانع از آن شد که دشمنان به اهداف شوم خود برسند . ایام بهمن هم همان داستان است  ، که یوم الله لقب گرفته است  و اگر عده ای بخواهند آن را به یوم الشیطان یا بهتر بگویم روز آزادی تبدیل کنند باید دهنشان را پر از سرب داغ کرد ، و بقول شیخ فضل الله  قتل شان واجب است و زنانشان با ئن است و مالشان منتقل میشود به مسلمین از وراثتشان ، جنازه آن ها احترام ندارد ، غسل و کفن و صلوۀ و دفن ندارند ، بدنشان نجس است ، ما عالمان این مملکت امام زمان ضامن بهشت و دوزخ امت هستیم ، همین طور نیست که کسی توپ در کند و بدون مجازات فلنگ را ببندد » . 

سئوال : آیا کشتن مردمی که فقط میخواهند به صورت مسالمت آمیز راهپیمایی کنند واجب است .
جواب :  « کدام مردم آقا  ( به رگ غیرتش بر خورده بود و اگر شمشیرش میزدی خونش در نمی آمد )،  زبانت را گاز بگیر ، همین سئوال قبیحه را گزارشگر زن «  سی ان ان » بدون روسری و با طاق ابرو نمودن از من کرد  که فی الفور به  او گفتم که چون نامحرم است باید در ابتدا عقد صیغه برایش بخوانم و او که نمی دانست که عقد صیغه چیست ، همینجوری یک «  یس » گفت و من آخ و اوخش را در همان اتاق مصاحبه در آوردم و فتنه خوابید . نعوذبالله آن روی سگ مرا بالا نیاور که با تو نیز عقد صیغه ببندم .
 داشتم چه میگفتم ، بله ، به نظر بنده امام خامنه ای  برای جلوگیری از راهپیمایی در این هفته باید  هویج های مجانی آنهم کیسه کیسه به هفتاد و پنج میلیون ایرانی بدهد تا آلت رجلیت شان شق شود و آنقدر به اعمال دخول با محرم و نامحرم مشغول شوند که این فراخوان از سرشان به در رود . همان بلایی را که بر سر قوم لوط یا یاجوج و ماجوج  آوردند .
باید به جای پول یارانه های امام زمان همان طور که در مصاحبه با نیویورک تایمز و گاردین به زبان عربی گفتم باید هویج به مردم داد  . هویج شاه کلید حل مشکلات است . چرا خارجی های پول پارو میکنند و سر تا سر عمر در ناز و خوشی به سر میبرند و ما ، هی گریه و زاری میکنیم ، به جان امام راحل علت بحران  در کمبود هویج است . اگر در این مورد خود کفا شویم ، هزار سال میتوانیم حکومت کنیم . آنهم بدون توپ و تانک و باتوم  »

سئوال :  چرا آیت الله های ما با اینکه با دیدن یک تار موی زن از هفتصد کیلومتری خونشان به جوش می آید و بر سر و صورت خود چنگ میزنند و حمام خون براه می اندازند   در نکوهش این عمل سبزها که موی دماغ ولایت شده اند ،  اعلامیه ای در نمی دهند . 
جواب : «  به برکت انقلاب و احکام اسلامی ، علمای اعلام نظیر مکارم شیرازی و خاتمی آنقدر زن گرفتند که  کارهای اندرونی و آنچنانی ،فرصت سر خاراندن به آنها را نمی دهد  .  برای مثال یکی از این علمای اعلام که در نجف از شاگردان ممتاز امام بودند  به من اطلاع دادند که به مرض لاعلاج ایدز مبتلا شده است و احکام کاندوم را از کار زیاد و طاقت فرسا فراموش کرده بود این یک ضایعه برای جهان اسلام است ، منظورم این است که بر خلاف مردم ، علمای اسلام نباید هویج نشخوار کنند »

سئوال : در 25 بهمن عده ای انگشت شمار که خود را سبز می نامند ، گفتند که میخواهند شعار آزادی سر دهند ، تساوی حقوق زن و مرد و از این شعار های غربی .
جواب : «  آزادی ( در اینجا حجت الاسلام حسنی تا این کلمه را بر زبان آورد حدثی منظور گوزی از ماتحتش خارج شد و کمی خود را جابجا کرد و بما گفت که نمی داند که این بادی که از او خارج شد « حدث اصغر یا اکبر » بود و در باره آن تحقیق خواهد کرد و نتیجه را در یک کنفرانس بین المللی به اطلاع جهانیان خواهد رساند » . آزادی ،  کلمه ای قبیحه است . اگر این کلمه را در زمان روزه بر زبان بیاوری روزه ات باطل ، اگر در زمان وضو بر لسان بیاوری وضویت باطل ، اگر بعد از غسل بر زبان بیاوری غسلت باطل میشود و حد شرعی دارد . 
من به عنوان مطیع رهبر میگویم هر کسی که این کلمه ضاله را بر زبان آورد زبانش باید کنده شود .
 ای بی غیرت ای بی ناموس ای زنا زاده اسلام چه چیزی کم دارد که تو به دنبال آزادی میروی و قلوب صافیه مومنین را تظلیل میکنی . تساوی حقوق حتی در جهان پس از مرگ هم متصور نیست . میگویی من آخوند جلیل القدر با یک مجوس و ارمنی برابرم ، ای تف ، اگر افسار حکومت اسلامی را به دست من بدهند من زنده زنده شما را آتش میزنم . چگونه اینها در بلد اسلام به حکم خالق قهار پشت میکنند و ترس و لرز را بر روح و روانمان حاکم میکنند . به جان شما بعد از این فراخوان شیطانی یک شب نمی توانم بخوابم . انگار زمین و زمان دهان باز کرده اند تا مرا ببلعند . من در راه برقراری حکومت ضد آزادی حتی مکان مخفی فرزندم را که مخالف نظام بود لو دادم و به چوبه های دارش سپردم . آزادی ، آزادی  !! تقوای الهی پیشه کنید . ما تونس و مصر نیستیم که بگذاریم این لقمه چرب و نرم حکومت ولایی  را با یک تظاهرات از چنگمان در بیاورید ، ما حمامهای خون بپا میکنیم .

سئوال : شنیدم که شما در حال برگزاری مناظره با دکتر  استفن هاوکینز میباشید . در چه مورد با او مناظره خواهید کرد .
جواب : « بسمه تعالی ، رئوس بحث بر محور بیت الخلا و خارش در پایین تنه میباشد . البته در آینده نزدیک برای رسوا کرده این ملحد من بحث حدث اکبر و اصغر  را نیز به میان خواهم کشاند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد . اما از آنجا که موضوع داغ روز قیام شیعیان مصر میباشد من هم اکنون به دانشگاه الازهر میروم تا بحث شیرین دخول را با دانشمندان اسلامی ،  پس از سرنگونی دیکتاتور حسنی مبارک راه بیندازم و رهبری قیام را بعهده بگیرم . فقط این رهنمود طلایی را از من به خاطر داشته باشید ، بین ایرانی ها از کرد و ترک و بلوچ و فارس و عربها تفرقه بیندازید تا حکومت کنیم ، بدون تفرقه انداختن ، 25 بهمن را به جهنم برایمان بدل می کنند و عبا و عمامه هایمان را می سوزانند . تفرقه ، تفرقه .


No comments:

Post a Comment