Friday, June 10, 2011

قدرت ما در اتحاد ماست . ما متحدیم


به مناسبت دومین سالگرد خیزش مردمی دوباره تب و تاب فضای جامعه را در بر گرفته است . رژیم ولایی موذیانه در برابر این جو ملتهب سکوت  اختیارکرده است  تا با توطئه سکوت از گُر گرفتن این  آتش زیر خاکستر جلوگیری کند . او میداند که این شور و شوق آزادیخواهی مردم نه تنها فروکش نکرده است بلکه با هر حادثه ای حتی ناچیز از دایره امکان به واقعیت تبدیل خواهد شد .
  این قانون مبارزه ، بخصوص در کشورهای استعمار زده و تحت سلطه در اشکال و صور گوناگونش میباشد . یعنی پس از سرکوب اعتراضات ، جنبش سمت و سوی رادیکال بخود میگیرد و پوسته های مسالمت آمیز خود را می شکند . همان روندی که به وضوح در چند سال اخیر شاهد آن بودیم . یعنی گذار از شعارهای آبکی « رای من کو » که جابجایی مهره ها  در چارچوب گندیده نظام ولایی را مد نظر داشت تا شعارهای « مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر اصل ولایت فقیه » که پیکر اصلاح طلبان قلابی و سازشکاران را به لرزه در انداخت .
قانونمندیهای مبارزه را نمی شود دور زد و با هوچی گری برای مدتی دراز مردم را فریب داد آنهم در عصر ارتباطات . واقعیت عینی جامعه مستقل از ما چه بخواهیم یا نخواهیم وجود دارد و خارج از اراده ما عمل میکند با اتکا به این قوانین و پی ریزی تاکتیک و استراتژی صحیح میتوان این روند را تسریع کرد و هزینه های کمتری پرداخت .
مردم ما در صد سال اخیر  نشان دادند که آماده هر گونه از خودگذشتگی و جانفشانی در راه آزادی و زندگی انسانی میباشند . اگر نیم نگاهی به روند مبارزه در چند سال اخیر بیندازیم بخوبی شاهد اثبات این حقیقت خواهیم شد . حقیقتی سوزان که دودوزه بازان با انواع ترفندها و حقه بازی ها نتوانستد آن را بپوشانند .
 آدمکشان ولایت با خودروهای نظامی از روی مردم گذشتند . در خیابانها گلوله بارانشان کردند . به زندانشان انداختند شکنجه و تجاوز و اعدام کردند اما نتوانستند که این آتش مقدس را خاموش کنند . نه تنها بربریت و توحش اسلامی که هیچکس در جهان قادر نبود و نخواهد بود که فریاد عدالتخواهی مردم را درهم بشکند . 
ما متحدیم درد مان مشترک و درمانمان نیز مشترک است  و بر خلاف یاوه گویی های دستگاه تبلیغاتی ولایت در میدان عمل با شعار مرگ بر دیکتاتور و اصل ولایت فقیه لرزه مرگ بر کل نظام انداخته ایم  و حماسه های شگرفی در کوچه و خیابانهای میهن آفریدیم . رمز و راز قدرت ما در اتحاد ما بوده و هست . همان قدرتی که در سالهای گذشته موجب ترس و هراس نیروهای سرکوبگر شده بود و بارها با دیدن این نیروی لایزال  بزدلانه پا بفرار گذاشتند .
مردم کارد به استخوانشان رسیده است . با مبارزه مدنی قبض های آب و برق را نمی پردازند یعنی  ندارند که بپردازند . گرانی بیداد میکند . قیمت ها بصورت تصاعدی بالا رفته است و از همه مهمتر مبارزه مردم اعماق ،  آنها را عاصی کرده است . این گرگ دعواهای سید خراسانی خامنه ای و نوکر ارشدش احمدی نژاد ، منبعث از همین نارضایتی ها و خشم انفجاری مردم تحت ستم میباشد . آنها نمی توانند به حکومت خود ادامه دهند و ملت هم نمی خواهد آنها بر اریکه های قدرت بمانند . شرایط خارجی یعنی توفان انقلاب در کشورهای عربی و محکومیت های بین المللی این آتش را شعله ورتر کرده است . 
 رژیم  از هر سو در بن بست مرگبار قرار گرفته است  . باید همه سلاحها را بسوی دیکتاتوری نشانه گرفت .  نشانه روی به دشمن مشترک بازتابش را در وحدت بیشتر و صیقل زدن اراده های ما ماده خواهد کرد . این همان پاشنه آشیل و نقطه ضعف رژیم است که به شدت از آن می هراسد . چرا که مردم متحد قادرند تمام بن بست ها را بشکنند و غیرممکن ها را ممکن سازند . 


نقطه ضعف اصلی ما در اعتراضات گذشته در راس هرم جنبش یعنی رهبران سازشکار بوده است . اگر رهبران سازشکاری که خون و گوشت و پوستشان از خمینی جلاد ارتزاق میکرد نمی بودند بی شک جنبش به فرازهای بالا بلندتری رسیده بود و اینهمه هزینه سنگین نمی پرداخت  . مردم ما دیگر گول نخواهند خورد و از صفوف خود کسانی را که اخیرا از  تخم ولایت سر در آورده اند و در چارچوب نظام فعالیت میکنند طرد میکنند و نخواهند گذاشت چوب لای چرخ انقلاب بگذارند و بر موج خونهای جانباختگان آزادی سوار شوند و آن را در مسیرهای سازشکاری و استعماری بکشانند .
ما این روند سخت و دشوار را در زمان سید دلقلک خاتمی و مضحکه  گفتگوی تمدنها و دیگر ادا و اطوارهای همقطارانش طی کرده ایم . نباید از یک سوراخ چند بار گزیده شویم . بربریت اسلامی تحمل قطره ای آزادی را ندارد . آنها تز و آنتی تز هستند و اثبات یکی نفی دیگری است .
شعار مردم سرنگونی تام و تمام جمهوری اسلامی است . یعنی ریشه کن کردن زیرساخت نظام که با آن ساختارش نیز فرو میپاشد .   در ایران هر راهپیمایی آرامی که  صورت پذیرد در یک فرگشت انقلابی به کانال سرنگونی راه خواهد برد . یعنی راه حل سرخ که کمترین بها و هزینه را در بر دارد و گزینه های سازشکاری و بوسیدن پر و پاچه ولایت جز فریبکاری و شارلاتان بازی چیز دیگری نیست . 


No comments:

Post a Comment