به خودت ای دل من جرئت تغییر بده
قدرت پر زدن از هر غل و زنجیر بده
تن و جان را بتکان یکسره از گرد و غبار
جرعه ای بر لب خود از می شبگیر بده
ترک ساحل کن و پا پهنه توفان بگذار
شعله ور سینه سپر بر تبر و تیر بده
راه آزادی انسان به خطر گشته عجین
به رهش تن به دو صد تهمت و تکفیر بده
در بهاران دلت بشکف و زیبایی را
در رگ و روح جهان فرصت تکثیر بده
زندگی چیست ؟ مگر جرئت اندیشیدن