دجال کیست و چگونه به قتل می رسد
خرافات شیعه
***
چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و چشم وی در شب میدرخشد، درون آن چشم قطعهای خون است و داخل آن کلمه کافر نوشته شده است: که افراد باسواد و بیسواد قادر بر خواندن آن هستند. دریاها را زیر پا مینهد و خورشید با او حرکت میکند ـ همه دنیا را در تسخیر دارد. ـ در اختیار او کوهی از دود است، پشت سرش کوهی سفید قرار دارد و به مردم چنین وانمود میکند که همه مواد غذائی و خوراکی در اختیار اوست. زمانی که مردم در قحطی به سر میبرند ظاهر میشود، زیر پای او مرکبی سفید است که فاصله میان هر گام او یک میل ]چهار هزار دزاع[ راه است و این جمله شاید کنایه از این باشد که مزدوران و دستنشاندههای او دستوراتش را به سرعت اجرا میکنند. وی فریاد برمیآورد به گونهای که جنیان و انسانها و شیطان صدایش را میشنوند و میگوید: بیایید به سوی من؛ منم خدای شما. و میگوید مرا اطاعت و عبادت کنید تا لقمه نانی به شما برسد، وی دروغ میگوید، او همان انسان یک چشم است و نمیتواند خدا باشد و خدای شما یک چشمی نیست، بیشتر پیروان او زنازادگان و لباسهای سبزرنگ یهودیان را به تن دارند و خداوند او را در شام و در «عقبه افیق» در روز جمعه، سه ساعت از روز گذشته، به دست کسی که حضرت مسیح پشت سرش نماز میخواند. ـ یعنی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ به قتل خواهد رساند
*
کتاب هایی که این روایت را نقل کرده اند
کمالالدین شیخ صدوق (م ـ 381). الخرائج و الجرائح، راوندی، ج 3، ص1133 با سند از صدوق؛ مختصر بصائرالدرجات، ص 30 با سند از صدوق؛ منتخبالانوار المضیئه، ص 164؛ اثباتالهداة، ج 3، ص 523 (حرّعاملی، م 1107) به نقل از مختصر بصائرالدرجات؛ الایقاظ من الهجعه، ص 322 (حرّعاملی)؛ بحارالانوار، ج 1، ص 781 به نقل از کمالالدین و ج 4، ص 98 و ج 5، ص 506؛ مکیالالمکارم، سیّد اصفهانی، ج 1؛ مستدرک محدث نوری، ج 12، ص 326 به نقل از مختصر بصائر؛ بشارةالاسلام، ص 41؛ منتخبالأثر، ص 427؛ ولی کمالالدین و بحار، تمام حدیث را نقل کردهاند.
خرافات شیعه
***
چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و چشم وی در شب میدرخشد، درون آن چشم قطعهای خون است و داخل آن کلمه کافر نوشته شده است: که افراد باسواد و بیسواد قادر بر خواندن آن هستند. دریاها را زیر پا مینهد و خورشید با او حرکت میکند ـ همه دنیا را در تسخیر دارد. ـ در اختیار او کوهی از دود است، پشت سرش کوهی سفید قرار دارد و به مردم چنین وانمود میکند که همه مواد غذائی و خوراکی در اختیار اوست. زمانی که مردم در قحطی به سر میبرند ظاهر میشود، زیر پای او مرکبی سفید است که فاصله میان هر گام او یک میل ]چهار هزار دزاع[ راه است و این جمله شاید کنایه از این باشد که مزدوران و دستنشاندههای او دستوراتش را به سرعت اجرا میکنند. وی فریاد برمیآورد به گونهای که جنیان و انسانها و شیطان صدایش را میشنوند و میگوید: بیایید به سوی من؛ منم خدای شما. و میگوید مرا اطاعت و عبادت کنید تا لقمه نانی به شما برسد، وی دروغ میگوید، او همان انسان یک چشم است و نمیتواند خدا باشد و خدای شما یک چشمی نیست، بیشتر پیروان او زنازادگان و لباسهای سبزرنگ یهودیان را به تن دارند و خداوند او را در شام و در «عقبه افیق» در روز جمعه، سه ساعت از روز گذشته، به دست کسی که حضرت مسیح پشت سرش نماز میخواند. ـ یعنی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ به قتل خواهد رساند
*
کتاب هایی که این روایت را نقل کرده اند
کمالالدین شیخ صدوق (م ـ 381). الخرائج و الجرائح، راوندی، ج 3، ص1133 با سند از صدوق؛ مختصر بصائرالدرجات، ص 30 با سند از صدوق؛ منتخبالانوار المضیئه، ص 164؛ اثباتالهداة، ج 3، ص 523 (حرّعاملی، م 1107) به نقل از مختصر بصائرالدرجات؛ الایقاظ من الهجعه، ص 322 (حرّعاملی)؛ بحارالانوار، ج 1، ص 781 به نقل از کمالالدین و ج 4، ص 98 و ج 5، ص 506؛ مکیالالمکارم، سیّد اصفهانی، ج 1؛ مستدرک محدث نوری، ج 12، ص 326 به نقل از مختصر بصائر؛ بشارةالاسلام، ص 41؛ منتخبالأثر، ص 427؛ ولی کمالالدین و بحار، تمام حدیث را نقل کردهاند.
No comments:
Post a Comment