به حضرت عباس یدالله رویایی شعر خوب نداره"
هوشنگ ابتهاج در مورد رفیق یدالله رویایی:
«آشناییتون با «یدالله» رویایی به سالهای 30 و حلقه کیوان میرسه؟
سایه: تو حلقه ما که نبود ولی گاهی پیداش میشد! تو همون جلسههای هفتگی خونه ایرج علیآبادی یه اتفاقی افتاد. نمیدونم کی داشت سخنرانی میکرد. بعد از سخنرانی بحث میکردیم. رویایی پا شد و حرفهایی زد و بعد یه بیتی از نظامی خوند:
کیسه برانند در این رهگذر
هر که تهی کیسهتر آسودهتر.
من سرمو انداختم پایین تا از قیافه من چیزی مشخص نباشه. نادر پور گفت: چی آقا؟ اونهم دوباره گفت: کیسه بِرانند... نادرپور گفت: یعنی چه کیسه بِرانند؟ رویایی گفت: در زمانهای قدیم آدمهایی بودن که کیسههای خالی رو میذاشتن روی دوششون! نادرپور گفت: اِ...چرا آقا مگه دیوانه بودند؟ کیسه خالی رو چرا میذاشتند روی دوششون؟ رویایی هی دست و پا میزد و نادر پور هم ولش نمیکرد. خلاصه نادرپور گفت: آقا! کیسه بُرانند در این رهگذر! بیچاره رویایی تازه فهمید قضه چیه و تند گفت: بله اون طور هم میشه خوند هم این طور ... کارد میزدی به نادر خون در نمیاومد!
-استاد نگفتین چرا شعر رویایی رو دوست ندارید؟
سایه: چه میدونم.... چرا نداره
-یعنی هیچ شعر خوبی نداره؟
سایه: به حضرت عباس نه
-یعنی میشه شعر رویایی رو نادیده گرفت و گذشت؟
سایه: ما کی هستیم؟ خدا نادیده بگیره
-استاد! به این سوال من جواب بدین. گویا از ایشون نقل شده که شعر منو مردم این زمانه نمیفهمن و نسلهای بعدی میفهمن. نظر شما چیه؟
سایه: صد سال دیگه میفهمن! با این وضع خیلی احتمال داره که صد سال دیگه دنیا اینقدر احمق بشه که به شعر رویایی برگرده! بعید نیست! خیلیها این حرفو زدن و دلشونو خوش کردن
کتاب - پیرپرنیان اندیش
No comments:
Post a Comment