از خشم گرسنگان بترسید بترسید
وز شورش ناگهان بترسید بترسید
تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است - مهدی یعقوبی (هیچ)
جرم وحشتناکی است
عشق در میهن من
و جنایت لب معشوقه خود بوسیدن
و به لب نام خدا
معنی اش چاپیدن
من سزاوار این هستم که به عنوان یک خداباور شناخته شوم. این نتیجه گیری تا آنجا که به یاد دارم در ذهنم پر رنگ بود، زمانی که در حال نوشتن کتاب خاستگاه گونهها بودم. و به تدریج با تمام شدن کتاب این نتیجه گیری در من، ضعیف و ضعیف تر شد
But if cattle and horses or lions had hands, or were able to draw with their hands and do the work that men can do, horses would draw the forms of the gods like horses, and cattle like cattle, and they would make their bodies such as they each had themselves.
Xenophanes
اگر گاو ها و اسب ها و شیر ها، دست داشتند و می توانستند با این دست ها نقاشی بکشند، اسب ها تصویر خداهایی چون اسب می کشیدند، و گاوها چون گاوها، شیرها چون شیرها، و خدایان بدنی می داشتند شبیه به همان جانور.
زنوفانس
چوب توی آستین کردن
یکی از انواع تنبیه خلاف کاران که تا دوره ی قاجار نیز رایج بود، چوب در آستین کردن وی بوده است. ترتیب آن نیز چون این بود که دو دست محکوم را به شکل افقی نگاه می داشتند و سپس چوبی محکم و خم نشدنی را به موازات دست های محکوم از
یک آستین لباس او وارد کرده و از آستین دیگرش خارج می کردند. سپس مچ دست ها را با طنابی محکم به آن چوب می بستند تا محکوم دیگر نتواند دست هایش را به چپ و راست یا بالا و پایین حرکت دهد و یا آن ها را خم کند.
پس از آن، مدتی او را در جایی رو باز نگاه می داشتند تا پشه و مگس و دیگر حشرات مزاحم و چندش آور بر سر و صورتش بنشینند و او نتواند آن ها را از خود براند.
دست های محکوم به دلیل بی حرکت ماندن پس از مدتی کرخت و بی حس می شد و هجوم و حملات پشه ها و مگس ها بر سر و صورتش آن اندازه ناراحت کننده و چندش آور می گردید که دیری نمی گذشت که فریادش به آسمان بلند می شد و درخواست عفو و بخشش می کرد.
« این عبارت را به هنگام تهدید کسی به تنبیه شدن به کار می گیرند»
Things do not change; we change.
Henry David Thoreau
هیچ چیز تغییر نمی کند
این ما هستیم که دگرگون می شویم
هنری دیوید تورو
سلطان محمود روزی در غضب بود. طَلحَک (=دلقک) خواست که او را از آن ملالت بیرون آرد. گفت: ای سلطان نام پدرت چه بود؟ سلطان برنجید. روی بگردانید.
طلحک باز برابر رفت و همچنین سؤال کرد.
سلطان گفت: مردک قَلتبان سگ، تو با آن چه کار داری؟
گفت: نام پدرت معلوم شد، نام پدر پدرت چه بود؟ سلطان بخندید».
بازداشت دو زن معترض به بخشنامه اجباری شدن حجاب در ادارات
خیابان پاستور مقابل ساختمان نخستوزیری
تابستان ۱۳۵۹٫ عکس از کاوه کاظمی
حدود هزار سال پیش «لیدی گودایوا» همسر یکی از بزرگان انگلیس در اعتراض به افزایش بی رویه مالیات برای مردم شهر خود هر روز به سراغ همسرش میرفت و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیاتها کاهش پیدا کند همسر او که سیاست و تصمیمهای سیاسی خود را بر خواسته همسر خود ترجیح میداد به همسرش گفت اگر یک روز برهنه سوار اسب شوی و تمام شهر از سمتی به سمت دیگر بروی مالیاتها را کاهش خواهم داد گودایوا اسبش را زین کرد لباسهایش را بر زمین ریخت در شهر گفتند گودایوا در حمایت از مردم برهنه درمیان شهر میگردد تمام مردم مغازه ها را بستند و به خانه ها رفتند پرده ها را کشیدند و با چشمانی اشکبار منتظر شدند این گردش شوم به پایان برسد گودایوا باعث شد مالیاتها کاهش یابند اکنون مجسمه او در «کاونتری»است.
یکی از خصلتهای این بیشعورها این است که خود را چنان برگزیدهی خداوند میدانند که حتی هالهی نورانی دور سرشان را هم میبینند.
هر آدمی، چه پولدار و چه بیپول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بیشعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچکدام مانع از ابتلا به این عارضه نمیشوند. به عبارت دیگر، بیشعوری مرضی است که میتواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند.
قدرت بی قدرتان واتسلاف هاول
هرچه ابعاد یک نظام دیکتاتوری کوچکتر و جامعهی تحت حکمرانی آن به دلیل مدرننشدن کمتر طبقاتی و لایهبندیشده باشد خواست و ارادهی دیکتاتور مستقیمتر میتواند اعمال شود. به عبارت دیگر دیکتاتور میتواند نظم و قواعد مورد نظرش را کم و بیش بهشکل عریانی بهکار ببندد بیآنکه مجبور باشد برای برقراری رابطهاش با بقیه دنیا و توجیه اعمال خودش به رویههای پیچیده ایدئولوژیک متوسل شود. ولی وقتی سازوکارهای قدرت پیچیدهتر میشود و جامعه تحت آن قدرت بزرگتر و پرلایهتر میشود و عمر تاریخی بیشتری بر آن نظام میگذرد، رابطهی افراد با آن بیرونیتر میشود و توسل به عذر و بهانههای ایدئولوژیک اهمیت بیشتری مییابد. ایدئولوژی در اینجا مثل پلی عمل میکند میان رژیم و مردم، پلی که رژیم از طریق آن به مردم نزدیکتر میشود و بالعکس مردم هم از طریق آن به سوی رژیم میروند.
برتراند راسل: جهانی که من میشناسم
– مصاحبهگر: عقیدهٔ شما دربارهٔ کسانی که احساس میکنند به دین و مذهبی نیازمندند و بالاخره میخواهند بتوانند مشکلات زندگی را متحمل شوند، چیست؟
- قربان گفتند ناقص العقل است
رئیس دادگاه:
- این که چیز عجیبی نیست، طبق شرع زنان همه ناقص العقلند
- به رسانه ها گفتیم بنویسند دیوانه و روانی است همان تاکتیک قدیمی.
- دیوانگی اش که اظهر من الشمس است توضیح واضحات لازم نیست، اکنون در کجاست
گزنفون نوشته است:
بزرگان ایرانی عادت دارند که زنهای متعدد را تزویج کنند ولی کوروش بیش از یک زن نگرفت و بعد از اینکه زن وی فوت کرد با زن دیگر ازدواج ننمود و علاوه بر اینکه خود او بیش از یک زن نگرفت، تزویج زنهای متعدد را از طرف مردان منع کرد زیرا رسم تعدد ازدواج طوری در ایران راسخ شده بود که نمیتوانستند آن را لغو نمایند
پارسیان در زمان شاهنشاهی کورش اندازهٔ میان بردگی و آزادگی را نگاه داشتند. از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند. در زمان او فرمانروایان به زیردستان خود آزادی میدادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابریها راهنمایی میکردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از اینرو در موقع خطر به یاری آنان میشتافتند و در جنگها شرکت میکردند. شاهنشاه در راس سپاه، آنان را همراهی میکرد و به آنان اندرز میداد. آزادی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام میگرفت.
جان لاک از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود
تفرقه و تفرقه و تفرقه
پاسخ هر حرف و سخن وق وقه
وق وق و وق وق که به هم می کنیم
مغز سر ما که پر از مفرغه
داستان ثریا: تن فروشی زن تهرانی با ۳ مرد در گورستان؛ بخاطر فلافل
درآمد روزانه زنان و مردان تنفروش چقدر است؟
قم فاحشه خانه ای به وسعت يک شهر
روایتی دردآور از تنفروشی زنان در خیابانهای تهران
یک روز با زنان تن فروش خیابان های گلبرگ و رشید تهران
سن روسپی گری در ایران به 14 سال رسیده است
افشاگری یک رسانه درباره تنفروشی میلیونها زن روسپی در ایران
تن فروشی در قبرهای بهشت زهرا بخاطر یک لقمه نان
زنان روسپی عامل نفوذ سپاه و اطلاعات در احزاب کردستان عراق
قاچاق دختران ایرانی در این شهرهای ترکیه بیداد میکند
تن فروشی دختران ایرانی در آنتالیا و آنالیا
گزارش وزارت خارجه آمریکا
قاچاق دختران ایرانی به دوبی و کردستان عراق برای تنفروشی
گزارش گاردین از سکس توریسم در مشهد
من در آن دوران از معروف ترین شعرای ایران بودم. حتی، نصرت رحمانی که پابه پای من از شهرت همه جانبه برخوردار بود از من عقب افتاد
علتش خیلی ساده بود: نصرت رحمانی عصیان صامت بود. من عصیان عاصی
و من یک وقت متوجه شدم که ویگن برادر کارو نیست
کارو برادر ویگن شده است! باور کنید. در همان زمانی که من و نصرت رحمانی معروف ترین شعرای دوران بودیم، زمان ِ منحصر به کشور ما وقت نداشت که نیما را بشناسد
و گرنه امکان نداشت نصرت رحمانی و من ـ به خصوص من ـ یکه تاز دوران باشیم. در همان دوران، شعرای یکپارچه ای داشتیم که به یک طریق بزرگ بودند. احمد شاملو، سیاوش کسرایی، امید خراسانی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث، نادر نادر پور، اینها همه وجود داشتند. اما در آن دوران، من معروف ترین شاعر روز بودم
کارو، ماسه ها و حماسه ها
طول عمر انسان از روی اعمال و افکار او
سنجیده میشود
نه از تعداد سالهایی که زندگی می کند
ساموئل اسمایلز، شاعر و نویسنده بریتانیایی
حلاج می گفت:
من در خود نگرستم و از خود بیرون رفتم و باز به خود نیامدم
منکری به حلاج گفت: دعوی نبوت میکنی؟
گفت:
وای بر تو. قدر مرا بس کم کردی.
یعنی من دعوی خدایی میکنم و تو نام نبوت میگیری
داراشکوه، محمد. حسنات العارفین
ديدار كانون نويسندگان باخمينی
غلامحسین ساعدی می گفت:
تنها زنی هم که در دیدار با خمینی بین ما بود خانم سیمین دانشور بود
ایشان هم با حجاب اسلامی آمده بودند؟
یک روسری داشتند و این شیخ هی میگفت که این روسری را کمی بکش بالا. مثلاً صورتتان را بپوشاند. خانم سیمین طفلی هم که سنی ازش بالا رفته و اینها میگفت چی چی را بکشم بالا، چهکار بکند. بالاخره رفتیم. در واقع یک ساعت ما را معطل کردند. درست روزی بود که یاسر عرفات آمده بود و این خیلی جالب بود. یاسر عرفات آمده بود هارت و پورت و فلان، آمدن و رفتن و این قضایا.