اولین بار که آیت الله خمینی خندید در برابر این زن بی حجاب بود
اوریانا فالاچی مصاحبهاش با خمینی را 8 ماه پس از انقلاب یعنی در 7 اکتبر 79 در «تایمز» به چاپ رساند. وی برای این مصاحبه به قم رفته بود و 10روزی برای مصاحبه منتظر مانده بود تا اینکه به حضور پذیرفته شد. او چادر سر کرد و نزد خمینی رفت.
اوریانا فالاچی در سؤالات بعدی، به وضعیت زنان و حجاب اجباری میپردازد و از خمینی میپرسد: «چرا باید زنان خود را در چادر بپیچند؟» خمینی جواب داده بود: «زنان خودشان با چادر در انقلاب شرکت کردند. زنان ایران مانند خانم فالاچی نیستند که بیحجاب راه بروند و لشگری از مردان دنبالش راه بیفتند، زنان خود چادر را انتخاب کردهاند.»
اوریانا فالاچی ادامه داده بود: «خب با این چادر، چطور میتوان شنا کرد؟»
خمینی گفته بود: «امورات ما به شما ربطی ندارد. شما مجبور نیستید چادر سر کنید. اگر خوشتان نمیآید، نپوشید.»
فالاچی با شنیدن این پاسخ، چادر را از سرش برداشت و گفت: «خوشحالم که میتوانم این چادر مسخره را از سرم بردارم.»
در این هنگام خمینی، مصاحبه را نیمهتمام میگذارد و اتاق را بهسرعت ترک میکند. یکی دو روز میگذرد تا خمینی وی را برای پایان مصاحبه میپذیرد. احمد خمینی به آرامی در گوش فالاچی میگوید: «از چادر چیزی نگویید که پدرم ناراحت میشود.» فالاچی با چادر وارد اتاق میشود. نوار ضبط صوت را روشن میکند و قسمتی که مربوط به حجاب زنان است را جلوی خمینی پاک میکند. فالاچی میگوید با پاک کردن آن قسمت نوار، خندهای بر لبان خمینی آمد که نشانه رضایتاش بود. احمد خمینی در پایان مصاحبه به فالاچی گفته بود: «من هرگز خنده پدرم را ندیده بودم. شما موفق شدید او را بخندانید.»
سالها بعد، فالاچی در ایمیلی به یک روزنامهنگار آمریکایی که با فالاچی از طریق ایمیل مصاحبه میکرد، درباره این دیدار نوشته بود؛ «زمانی که خمینی قهر کرد و اتاق را ترک کرد، با چنان سرعتی از اتاق خارج شد که برای مردی با آن سن و سال غیرقابل تصور بود. فالاچی در مصاحبهاش؛ قیافه خمینی را به مجسمه موسی اثر میکل آنژ تشبیه کرده بود.»
No comments:
Post a Comment