Wednesday, February 12, 2020

در عزای تازیان - صادق سرمد



ظلم و جهلِ ترک و تازی ظلمت و فحشا فزود
‎ظلم و جهل آری، اساسِ ظلمت و فحشاستی
‎بر شهيدانِ عجم اشکی نمی ريزی ولی
‎در عزایِ تازيانت عيشِ عاشوراستی
‎خانه ات ويرانه شد از تَرکتازیِ عرب
‎خانمانت نو زِ وقفِ خانهٔ بطحاستی
‎صد هزاران شهر از اين کشور فدایِ فتنه گشت
‎تو هنوزت بر سر باغِ فدک دعواستی
‎صد هزاران لاله از باغِ عجم شد داغدار
‎تو هنوزت شيون از داغِ دلِ ليلاستی
‎باز گوش ات، قصه خيزِ خيزران و حرمله ست
‎باز چشمت اشکريزِ اصغر و صغراستی
‎گريه بر خواریِ خود کن، گر سرِ زاريت هست
‎خنده بر شادیِ خود کن، گرت استغناستی
‎گريه کن بر انقراضِ دولت ساسانيان
‎کاين مذلت ها همه بر خاستهٔ آنجاستی
‎بر مدائن گريه کن کز صد مدينه برتر است
‎طاقِ کسری بين که جفت امروز ناکسراستی
مهرِ ايران تا نصيبِ غير ايرانی بود
‎قسمتِ ايرانيان بی مهریِ مزداستی
‎پيشِ ما بيگانه بيگانه ست و ما ايران پرست
‎هر که جز ايرانيان نه، جزوِ اين اعضاستی
انگليس و روس و ترک و تازی و نازی همه

No comments:

Post a Comment