Tuesday, July 07, 2020

هنرمند بزرگ ایرانی که چهار انگشت خود را برید




باربَد، (باربُد، فهربد، پهلبذ...) نامورترین موسیقی‌دان، شاعر، نوازنده (بربط نواز) و خواننده دوران ساسانی در زمان پادشاهی خسرو پرویز بوده است.
برخي منابع زادگاه او را جهرم در نزديكي شيراز عنوان کرده‌اند
باربد برای هر روزی از روزهای هفته نواهایی ساخته بود، همچنین آهنگ‌هایی برای هر سی روز ماه که به نام سی لحن باربدی معروف است و ۳۶۰ لحن به تعداد روزهای سال موسيقي خاص هر روز را ساخته بوده است.
هنوز هم میراث او در نام‌های گوشه‌های دستگاه‌های موسیقی ایرانی امروزی بر جای مانده است. برخي بر اين باورند كه او برای اولین بار مقام يا دستگاه موسیقی را در جهان به نام سرود خسروانی خلق کرد.که آن را به خسرو پرویز پادشاه، فرمانروای ایران از ۵۹۰ میلادی تا ۶۲۸ تقدیم نموده بود.

باربد در دستگاه خسروپرویز تا آنجا قدرت و مرتبت داشت و به شاه نزدیک بود که هر کس از بزرگان مطلب یا حاجتی داشت که جرأت اظهار آنرا به شاه نداشت، توسط او به شاه عرض می شد. داستان رساندن خبر مرگ شبدیز (اسب سیاه مورد توجه خسروپرویز) نمونه ای است که تقرب باربد به پادشاه و اهمیت موسیقی ایران در رساندن حالات مختلف را روايت مي كند، داستان چنین است
خسروپرویز، شبدیز را از میان اسبان خود بیشتر دوست میداشت و گفته بود هر کس خبر مرگ او را بدهد کشته خواهد شد. پس از مرگ شبدیز کسی را یارای آن نبود که این خبر را به خسرو بدهد و او را از مرگ شبدیز آگاه سازد. رئیس دواب پادشاه به باربد متوسل می شود و از او میخواهد که به وسیله الحان و نغمه های موسیقی این خبر را به خسرو برساند. نوشته اند که باربد آهنگی میسازد که پادشاه پس از شنیدن آن فریاد برمیآورد که "شبدیز مرد." باربد پاسخ میدهد که "آری." بدین وسیله شاه از عهدی که کرده بود باز میگردد و رئیس دواب از نگرانی فارغ می شود. این داستان گذشته از رساندن مقام باربد نزد خسروپرویز و استادی و مهارت و تأثیر آهنگهای او، میرساند که موسیقی ایران باید خیلی قوی و پیشرفته بوده باشد تا بتواند حالتهای گوناگون از غم و شادی و خشم و نفرت و کینه و غیر اینها را برساند و موسیقیدان با نغمه و آهنگ منظور خود را به شنونده بفهماند، و او را تحت تأثیر احساسات خود قرار دهد
در خصوص مرگ باربد اقوال مختلفی است وفردوسی این چنین میگوید که
هنگامی که خسرو پرویز بدست فرزندش"شیرویه" بزندان افتاد ؛ باربد با رنگی پریده و اندوه بار به خانه ای که خسرو در آنجا زندانی بود رفت و در برابر او آهنگی نوحه آمیز از ساخته هایش را میخواند و چهار انگشت خود را بریده و به خانه بر میگردد و آتشی افروخته و همه سازهایش را میسوزاند.
عده ای هم میگویند او بوسیله سرکش، موسيقيدان هم عصر باربد به قتل میرسد
زمان ساسانيان و به خصوص همزمان با باربد، دوران شكوه و عظمت موسيقي ايران زمين بوده است.زماني كه موسيقيدانان ايراني هم از منظر جايگاه اجتماعي و هم از ديد پيشرفت هاي موسيقايي در بالاترين سطوح بوده اند

No comments:

Post a Comment