Saturday, August 08, 2015

آیت الله طالقانی - شاه می رود و بعد ...




من چند جلد از کتاب پرتوی از قرآن و اسلام و مالکیت  آیت الله طالقانی را در زندان های جمهوری اسلامی خوانده بودم . در آن زمان به دلیل حمایت مجاهدین از او و دیدگاههای به اصطلاح مترقی اش !؟ نامش با این سازمان عجین شده بود و او را مجاهد اول و پدر صدا میزدند . طالقانی بر خلاف آخوندهای دیگر که به مسند قدرت تکیه زدند و شروع به قلع و قمع آزادی ، در آن زمان در میان روشنفکران و جوانان جا باز کرده بود .
همچنین نوار کاست سخنرانی رمانتیک آقای مسعود رجوی بعد از مرگش در شهرهای مختلف ایران توسط میلیشیا فروخته میشد و به هواداران این سازمان بسیار انگیزه در جدال با ارتجاع حاکم میداد 
آیت الله خمینی هم به او لقب ابوذر زمان را داده بود . طالقانی استبداد در پرده دین را بدترین نوع دیکتاتوری قلمداد میکرد .


*****

اوایل سال 1356 با آسید محمود (آیت الله طالقانی) هم سلولی بودم، یک شب بی وقفه سیگار می کشید و راه می رفت، نیمه شب بهش گفتم:خفه شدیم از دود چرا نمی خوابی؟
ایشان گفت: مگر نمی بینی ؟ مگر نمی شنوی؟
گفتم:چی رو
گفت: صدای مردمو ! انقلابو !پیروز میشن!
من گفتم: خب بشن چه بهتر
ایشان در جواب گفت: چرا متوجه نیستی ! شاه می رود، مردم به ما مراجعه می کنند، بلد نیستیم مملکت داری را، همین یک ذره دینی را که هم دارند از کف می دهند این مردم بی نوا..

خاطره حاج داود کریمی در دیدارشخصی با الله منتظری
                        - به نقل از میثم کریمی (تیر ماه ۱۳۷۸)