Wednesday, September 12, 2012

درس خواندن زن عین اشاعه فاحشه خانه ها است



 رهبران مرتجع جمهوری اسلامی که خود را ولی امر مسلمین جهان و نایب امام زمان می نامند خلق الساعه از آسمان نیامدند بلکه تفاله هایی از همین جامعه هستند که در یک روند تاریخی و شرایط مشخص اجتماعی اقتصادی به وجود آمده اند . پژوهش و بررسی در باره اسلاف تاریخی این دیکتاتورهای مذهبی به خصوص از دوران مشروطه به ما کمک می کند تا شناخت عینی تر به این شخصیت ها پیدا کنیم  .

*****
شیخ فضل الله نوری که اکنون از روشنفکران غیر مذهبی می ترسید از مسلمین صدیق میخواست تا در برابر مشروطه طلبان کافر برای دفاع از شریعت در میدان توپخانه جمع شوند . مجتمعین در میدان توپخانه به هر عابری که کلاه اروپایی بر سر داشت بعنوان « مشروطه خواه بی دین » یورش می بردند و بتدریج برای حمله به مجلس آماده میشدند .
کتاب تاریخ بیداری ایرانیان

آنچه مخالف اسلام است ، قانونیت پیدا نمی کند . ای بیشرف ! ای بی غیرت ! ببین صاحب شرع برای تو شرف مقرر فرموده و امتیاز داده تو را ، و تو خودت از خودت سلب امتیاز می کنی و می گویی من باید با مجوس و ارمنی و یهودی برادر و برابر باشم .
مشروطه منشا فساد است و مشروع نیست . مدارس جدیده خلاف شرع و مصادف اضمحلال اسلام است .
آیا درسهای زبان خارجه ، شیمی ، فیزیک ، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمی کند ؟
ما شاه لازم داریم ، عین الدوله لازم داریم ، چوب و فلک و میر غضب لازم داریم ... هزار و سیصد و بیست و سه سال است که خداوند عالم به ما قانون توسط محمد مصطفی مرحمت فرموده . ما قانون مستشارالدوله و تقی زاده و باقر بقال را لازم نداریم .
مدارس راافتتاح کردید . آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید . حال شروع به مشروطه و جمهوری کردی

«آزادی قلم و لسان از جهات کثیره منافی با قانون الهی است. اگر نه، تو بگو فایده این آزادی چیست که این کلمه قبیحه را نشر می‌دهی، و بنای قرآن این است که آزادی نباشد. اگر فردا یهود و نصاری و مجوس و بابیه آمدند پای منبر و محراب ما، القای شیطنت کردند، نشر کلمه کفریه خود را کردند، ایجاد شبهه کردند و قلوب صافیه مومنین را تضلیل کردند؛ تو می‌خواهی چه کنی؟»

ای مُلحد اگر این قانون دولتی مطابق اسلام است که ممکن نیست در آن مساوات، و اگر مخالف اسلام است، مُنافی [است] با آنچه که در چند سطر قبل نوشته شده که آنچه که مخالف اسلام است قانونیت پیدا نمی کند. ای بی شرف، ای بی غیرت، ببین صاحب شرع برای اینکه تو مُنتحل به اسلامی، برای تو شرف مقرر فرموده و امتیاز داد[ه] تو را، و تو خودت از خودت سلب امتیاز می‌کنی و می‌گویی من باید با مجوس و ارمنی و یهودی برادر و برابر باشم.

رساله حرمت مشروطه از شیخ فضل الله نوری ، کتاب رسائل مشروطیت  صفه های 151 تا 167
ای خداپرستان این شورای ملی و حریت و آزادی و مساوات و برابری و اساس قانون مشروطهٔ حالیه لباسی است به قامت فرنگستان دوخته که اکثر و اغلب طبیعی‌مذهب و خارج از قانون الهی و کتاب آسمانی هستند هویدا است. این فرقه فرنگان که سپاس دین و آیین ندارند قهراً و بالضروره ناگزیر از تأسیس ذاکون و قانونی خواهند بود که اساس مملکت‌داری و سیاست‌گذاری و تنظیمات ملکیه و انتظامات کلیه و حفظ حقوق و نفوسشان در تحت آن قانون و مربوط بدان ذاکون باشد و الا حیات و زندگانی صورت نبندد، بلکه مجبور از مشروطیت نیز خواهند بود... ولی ما فرقه علیه اسلامیان که با افتخار و مباهات بحمدالله و المنه کتابی داریم آسمانی، ناسخ صحف انبیا جپن قرآن مجید و پیغمبری عقل اول و صفوت آدمیان که و ما ینطق عن الهوی ان هولا وحی یوحی، عاشیهٔ رسالتش به دوش و حلقهٔ اطاعتش در گوش چگونه توانیم به مجلس آزادان درآییم و شورای ملی و مساوات بخواهیم متابعت فرنگان خسیس و مشروطه‌طلبان پاریس و انگلیس نماییم دین به دنیا فروشیم و در تحریف کتاب خدا بکوشیم .
قسم به جمیع معظمات شرعیه که ماها بلکه تمام اهالی اسلام این مملکت برای تاسیس مجلس شورای عمومی حاضر نیستند و نتیجه آن را جز هدم دین و هرج و مرج و هدر دماء محترمه و هتک نوامیس اسلامیه نمی دانیم .

اگر مقصودشان اجرای قوانین قانون الهی بود فایده مشروطیت ، حفظ اسلامیه بود چرا خواستند اساس او را مساوات و حریت قرار دهند که هر یک از این دو اصل خراب نماینده رکن قویم قانون الهی است ، زیرا قوام اسلام به عبودیت است نه آزادی  ... آزادی قلم و زبان آن است که فرقه های « ملاحده و زنادقه » بتوانند به آسانی عقاید ، نظرات و کلمات کفریه خود را در منابر و لوایح منتشر کنند .
                        

  شیخ فضل الله نوری