Wednesday, August 20, 2014

روزنامه بدنام کیهان سیمین بهبهانی را مروج سکس خواند


اسماعیل خویی و سیمین بهبهانی
این عکسهای بانوی غزل جیغ و داد روزنامه های حکومتی را در آورده است

روزنامه بدنام کیهان که به دروغ های گوبلزی و جنجال آفرینی های بچه گانه ورد زبان خاص و عام ایرانیان گشته است . از استقبال بی نظیر مردم از اشعار سیمین بهبهانی این بانوی غزل گریبان چاک داده است و مانند فاحشه های پیر و از کار افتاده او را متهم به ترویج فساد و اشعاری که در آن بی پرده روابط جنسی را بیان میکند متهم کرده است . 
این  جیغ های بنفش این روزنامه ضد ایرانی نشان میدهد که تا کجا از روی آوری جوانان آنهم در ابعاد میلیونی به شعرهای زیبای یک زن که مخالف سیاست حجاب اجباری بود و در هر محفلی از حق و حقوق زنان حمایت میکرد سوخته است ، 
 بخصوص که این شاعر شجاع بی پرده از کشتار سالهای طلایی دهه 60 و جنایت علیه بشریت توسط خمینی در سال 67 سخن گفت و شعرهای آتشین سرود . 


کیهان : بهبهانی از جمله شاعران مورد حمایت دربار و از عوامل جریان‌های ضد دینی و حامی فتنه سال 88 به شمار می‌آمد. وی به خاطر سروده‌های مورد پسند محافل غربی مورد توجه دولت‌های غربی قرار گرفته بود. سخنگوی فارسی‌زبان کاخ سفید، چندی پیش و در شرایطی که بهبهانی همچنان در قید حیات بود، برای وی پیام تسلیت فوت صادر کرده بود!

در یکی از مبتذل‌ترین اشعار بهبهانی به شنیع‌ترین شکل ممکن روابط جنسی شرح داده شده است.

وی در سال 76، به بهانه روز زن، بیانیه‌ای را علیه جمهوری اسلامی خواند که تمام رادیوهای بیگانه و از جمله صدای اسرائیل (به مدت چهار شب) به استقبال و بررسی آن شتافتند.
بهبهانی با عضویت در کمیسیون شعر و ترانه، در جهت سیاست‌های فرهنگی رژیم طاغوت قدم برمی‌داشت.

گفتنی است این شاعر که پیش از انقلاب مجیزگوی دربار و «انجمن قلم» مورد حمایت فرح بود به واسطه مواضعی که رودرروی «کانون نویسندگان» و شاعران مطرح نظیر فروغ فرخزاد داشت، طی سال‌های اخیرا از گردانندگان اصلی و مروج «کانون نویسندگان ایران» شده بود.


ای مادران
 شعری در وصف قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال 1367


آتش به زندان افتاد...
ای داد از آن شب، ای داد

ابلیس می زد فریاد:
«های ای نرون، روحت شاد!»

صد نارون، قیراندود،
از دود، پیچان میشد،

صد بید بُن، خون آلود،
از شعله ، رقصان، می زاد

دیوانه آتش افروخت
وان خیل زندانی سوخت؛

خاکستر از آنان کو
تا سوی ما آرد باد؟

سنگی نه و گوری نه،
اوراق مسطوری نه،

نام و نشان از آنان
دیگر که دارد در یاد؟

نه، نه! که آنان پاکند،
روشنگر افلاکند:

هر اختری از آنان
هر شب خبر خواهد داد. * * *

سخت است، سخت، اما من
دانم که فردا دشمن

پا تا به سر خواهد سوخت
در آتش این بیداد. * * *

ای مادران! دستادست،
شورنده، صف باید بست

تا دل بترکد از دیو،
فریاد! باهم فریاد!...